درصحن- شوراها- معصومه کلاردشتی: جمعآوری زبالههای شهری و تمیز نگاه داشتن خیابانها و کوچهها، یکی از وظایفی است که شهرداریها برعهده دارند. هر چند در این بین شهروندان هم بیمسوولیت نیستند و باید اقداماتی از جمله نریختن زباله در کوچهها و خیابانهای محل سکونت و یا جداسازی زبالهها را همواره مدنظر قرار دهند. اما ظاهرا وقتی به زمان انتخابات نزدیک میشویم و آرای تک تک شهروندان در ابقاء یا برکناری اعضای شورا و در پی آن مدیران شهری تاثیر مستقیم خود را میگذارد، مسوولان اهتمام بیشتری از خود نشان میدهند!
کوچههایی که در طول سال با کم توجهی مسوولان، به منظور جمعآوری زبالهها، با وجود تذکر و مطالبه ساکنان، روبهرو بود، حالا و در روزهای نزدیک به انتخابات شوراهای شهر و روستا با اضافهکاریهای رفتگران تمیز میشوند! رامسر یکی از شهرهای شمال ایران است که شاهد این رویه بوده و هست.
مشاهده چنین صحنههایی در نقاط مختلف شهر نشان از این داشت که شهرداری رامسر با نزدیک شدن به انتخابات رفتگران زیادی را مامور تمیز کردن کوچهها این شهر کرده است. کوچههایی که در زمان عادی وقتی از آن گذر میکردیم همواره با انبوهی از زبالههای جمعآوری نشده روبهرو بودیم.
با چنین پیش زمینهای و پس از مواجه با این تغییر، کنجکاو شدم تا بیشتر جویای ماجرا شوم. برای همین به سراغ چند تن از شهروندان و رفتگران زحمتکش شهرداری رفتم.
بسیج رفتگران برای نظافت شهر
احمد یکی از رفتگران شهرداریست که این روزها در حال تمیز کردن کوچهای دیده میشود که در سالهای اخیر به وفور در آن زباله جمعآوری نشده دیده میشد. او در واکنش به کنجکاویام گفت: «در این روزها ما را از پستهای خودمان به جاهای دیگر میفرستند، کوچههایی که تمیز کردن آنها، کار یک نفر نیست و برای تمیز کردن آن به کمک دو یا سه نفر نیاز است.»
احمد میگوید: «همیشه با نزدیک شدن به انتخابات دردسرهایمان زیاد میشود و خُرده فرمایشهای بیمنطق آقایان نیز افزایش مییابد. از ما توقع دارند چون نام رفتگر را داریم پاکسازی که باید همیشه در این کوچهها صورت بگیرد را یک روزه انجام بدهیم.»
او با تاکید بر اینکه «اگر واقعا شهرداری همیشه به درستی پستهایمان را تقسیم کند، تا این حد در یک روز به ما فشار نمیآید. شهرداری سعی میکند که برای توریستها ظاهر شهر را کم و بیش آراسته نشان دهد، اما زمان انتخابات که نزدیک میشود برای اینکه به مردم بفهماند که ما به فکر شما هستیم، از ما توقع شق القمر دارد.»
احمد یادآور میشود که «همیشه نزدیک انتخابات کارمان سخت میشود بدون اینکه کمی به حقوقمان اضافه شود و یا حداقل دستمزد درستی به ما بدهند، برای ثابت کردن خودشان ما را له میکنند.»
یکی از شهروندان ساکن همان کوچه درباره فعالیت این روزهای رفتگران در آن منطقه میگوید: «این بندههای خدا هر چه دستور بگیرند را اجرا میکنند. ما در طول سال چندین بار با شهرداری تماس گرفتهایم که یک نفر را بفرستد تا کوچه را تمیز کند، اما هربار گفتهاند که نمیشود، نیرو نداریم، وظیفه ما نیست، خودتان انجام دهید.»
خانم گلستانی با اشاره به اقدامات ساکنان محله میگوید: «در طول سال چندین بار ساکنان کوچه پول جمعآوری کردهاند و برای تمیزکاری کوچه کارگر گرفتهاند، اما وقتی این وظیفه شهرداریست باید افرادی را در نظر بگیرد که کوچهها را تمیز کنند. چرا مردم باید از جیب هزینه کنند؟ وقتی میگویند وظیفه ما نیست یعنی چه؟ پس شهرداری چه وظیفهای دارد؟»
او با تاکید بر اینکه «فقط نزدیک انتخابات ما کوچه را تمیز میبینم» ادامه میدهد: «شما بگذارید انتخابات تمام شود رای را به کاندیدای مورد نظرشان بدهیم! بعدا بیایید و وضعیت این کوچهها راببینید.»
اعزام رفتگران به میتینگ های انتخاباتی
حسین یکی دیگر از رفتگران شهر است که میگوید: «تکلیف مسوولان نزدیک انتخابات با خودشان هم معلوم نیست، مثلا یک روز صبح یکی از روسا زنگ میزند که بیایید فلان جا جلسه است. ما میرویم جلسه، بعد از تمام شدن جلسه میرویم سر پستهایمان که یکی دیگر از رئیسها آنجا ایستاده و میگوید چرا دیر آمدید؟ هر چه میگوییم آقای فلانی جلسه گذاشته بود رفتیم، فایده ندارد. نتیجهاش هم میشود هم توبیخ و هم کسر از حقوق ما.»
او با اشاره به سختی کار میگوید: «کار ما آسان نیست، با زباله و کثافت سرکار داریم و به خاطر این کار به چه مریضیها و عفونتهایی که مبتلا نمیشویم، مگر چقدر حقوق میگیرم که به خاطر بیتکلیفی روسا حقوقمان کسر شود. چه کسی واقعا اگر مجبور نباشد این کار را انجام میدهد. به خاطر خوشنامی خودشان و پیروزی در انتخابات ما را فدا میکنند.»
صابر رفتگر زحمتکش دیگری است که به مشکل رفت و آمد اشاره میکند و میگوید: «ما سرویس ایاب و ذهاب نداریم. ساعت نهار و غیره هم نداریم. نزدیک انتخابات کارمان صد برابر میشود و باید چشممان به دست ساکنانی باشد که جلوی خانههایشان را تمیز میکنیم. اگر درآمد کافی داشتیم که چشممان به دست دیگران نبود.»
او ادامه میدهد: «اصلا به کار کردنمان اعتراضی نداریم، بالاخره هر کس شغلی دارد و ما هم بنا به شرایط مجبوریم این شغل را ادامه دهیم. حرف ما این است که اگر رئیسهایمان درست برنامهریزی کنند و همه سال ما پستها را تمیز کنیم، دیگر نزدیک انتخابات این همه فشار به ما نمیآید، واقعا خدا را خوش نمیآید. هم کار سخت داشته باشیم و هم هر کس میخواهد به ما بیاحترامی کند و آخر سر هم حقوقمان کسر شود. این رسمش نیست.»
تازه این بخش پیش از انتخابات است و فردای انتخابات هم که جمعآوری کاغذها و پوسترهای تبلیغاتی نامزدها از سطح شهرها، بار اصلیاش بر دوش همین قشر زحمتکش جامعه است.
خدمات شهری برای آسایش و رفاه شهروندان است و مهمترین وظیفه شهرداریها و اعضای شوراهای شهر و روستا است. نه تنها در شبها و روزهای منتهی به انتخابات، که هر روز و هر شب. به راستی این پرسش بسیاری از شهروندان است که چرا تنها زمانی که نزدیک انتخابات قرار میگیریم مسوولان، یاد جزئیترین نیازهای مردم میافتند؟
این انتخابات هم خواهد گذشت، اما آیا آن رفتگر کارمند شهرداری که نقشی کلیدی در زیبایی و پاکی شهرها دارد، در محاسبهها و بده و بستانهای سیاسیون و نامزدهای مدیریت شهری هیچ جایی دارد؟ آیا قدمی برای پاسداری از کرامت انسانیاش هم برداشته میشود؟ به راستی در برنامه کدام نامزد انتخابات میتوان توجه به چنین موضوعاتی را دید؟