در صحن ـ شوراها ـ میری: از پایان جنگ و اعلام پذیرش قطعنامه 598 در تیرماه 1367 حدود 27 سال میگذرد؛ خرمشهر اما ـ که یکی از آسیبدیدهترین شهرهای کشور در دوران جنگ هشت ساله با عراق محسوب میشود ـ همچنان رنجور از خسارتهای هولناک وارده در اثر بمباران و جنگ است.
شهری که حدود 578 روز در اشغال نیروهای عراقی بود، هنوز که هنوز است تمام و کمال بازسازی نشده، و آثار جنگ و تخریب در بندری که زمانی نه چندان دور بزرگترین بندر ایران بود، محسوس است.
منازل مسکونی که 27 سال پس از پایان جنگ همچنان خراب و آسیبدیده، نشانههای محرومیت و مظلومیت اهالی منطقه را چنان سندهایی برجسته، به تصویر میکشند.
طنز تلخ آن است که خرمشهر با 163 هزار نفر جمعیت، در چهار سال گذشته، یا بدون شورای شهر و شهردار اداره شده و یا در میانه نزاع و چالش و حواشی پرهزینه و انرژیبر (همچون دعوا بر سر انتخاب شهردار یا بازداشت دو نفر از اعضای شورا).
خرمشهری که پیش از جنگ با جمعیتی افزون بر 200 هزار نفر در رفاه و آبادانی اکثریت بود، حالا شاهد انواع و اقسام مشکلات و کاستیها (از بیکاری بسیار زیاد تا فاضلاب و خیابانهای بدکیفیت) است؛ مشکلاتی که هرچند حل و رفع آنها نیاز به عزم و مداخله جدی و تمامقد دولت و دستگاههای حکومتی متعدد و اعتبارات کافی دارد، اما در نبود شورای شهر فعال و پویا و توانمند، به شکل فزایندهای زندگی روزمره اهالی خرمشهر را دچار محدودیت و کاستی و مشکل کرده است.
خرمشهر، بیخبر از توسعه
عبدالله یکی از کنشگران مدنی شهر که مدیر یک شرکت مهندسی مشاور است و درگیر برخی پروژههای عمرانی، میگوید: «با کمال تاسف و بنا به اذعان مقامهای مسئول (ازجمله نماینده خرمشهر در مجلس) اعتبارات بازسازی شهر، حدود 10 سال است که قطع و منتفی شده؛ بدیهی است که نبود این اعتبارات آسیب زیادی به روند نوسازی و توسعه شهر میزند، و دست مقامهای محلی ـ ازجمله شورا و شهرداری ـ را میبندد.»
وی با تاکید بر این نکته که متاسفانه خیلی از اهالی برخوردار و متمکن خرمشهر و صاحبان سرمایه رغبتی برای بازگشت به شهر نشان نمیدهند، میافزاید: «اگر شورای شهری وجود داشت و بستر خوب و امیدوارکنندهای را برای سرمایهگذاران فراهم میکرد، وضع فرق داشت. متاسفانه مشکلات متعدد شورا و شهرداری شهر باعث شده که رغبت به فعال کردن سرمایهها و پتانسیلهای محلی زیاد نباشد.»
عبدالله همچنین به وجود ساختمانهای مخروبه پرشمار در سطح شهر اشاره و اضافه میکند: «متاسفانه در سطح شهر تعداد خانههایی که همچنان ـ از دوران جنگ ـ ویرانه ماندهاند، کم نیست؛ خانههایی که یا مالکان آنها تمایلی به بازسازیشان ندارند و یا صاحبان آنها معلوم نیست. طبیعی است که این وضع، به پیگیری جدی مدیریت توانمند شهر نیاز دارد؛ چیزی که از مدتها پیش در خرمشهر مفقود است.»
درد؛ از آب تا فاضلاب
معصومه، معلم است؛ او متولد خرمشهر است و تا امروز که حدود 45 سال سن دارد، جز خوزستان در جایی زندگی نکرده است. وی به مشکل آب شیرین و سالم در خرمشهر اشاره میکند و میگوید: «برای کسانی که از دور به خرمشهر نگاه میکنند، شاید باورکردنی نباشد؛ ولی این واقعیت دارد که در خیلی از بخشهای خرمشهری که کنار اروندروند و کارون است، از آب سالم و شیرین خبری نیست.»
او میافزاید که «در خیلی از مناطق شهری و حاشیه خرمشهر، مردم آب شیرین را از تانکرها و فروشندگان سیار و یا با کمک دستگاههای تصفیه آب خانگی، تهیه میکنند.»
معصومه همچنین از بیماریهای پوستی و گوارشی میگوید که شمار نه چندان اندکی از کودکان خرمشهری را مبتلا کرده است. او معتقد است که طرح آبرسانی غدیر با وجود تمام تبلیغاتی که در سالهای پیش برای آن شده، هنوز نتوانسته مشکل آب شرب شیرین و سالم خرمشهر را حل و رفع کند.
وی همچنین از ناتمام و معلق ماندن پروژه فاضلاب شهری خرمشهر میگوید و میافزاید: «من میدانم که مسئولیت آب و فاضلاب بهطور مستقیم با شورای شهر نیست؛ اما اگر شورای درست و حسابی در کار بود و فعال، پیگیر این حقوق اولیه اهالی مظلوم شهر میشد.»
او اضافه میکند: «دستکم در سه منطقه صد دستگاه، عباره و 120 هکتاری، مشکل فاضلاب چنان جدی میشود که در برخی مقاطع، دانشآموزان برای آمد و شد به مدرسه دچار مشکل حاد میشوند. این وضع در خیلی نقاط دیگر شهر (مثل خیابان ناصر خسرو، کوی معین یا منطقه مولوی) هم وجود دارد. بوی تعفن و بد همراه با جانوران موذی، زندگی را در برخی مقاطع سال بسیار سخت میکند.»
این آموزگار از کمبود میز و نیمکت و صندلی و دیگر تجیهزات اولیه در مدارس خرمشهر انتقاد و اضافه میکند: «بدیهی است که ترمیم این وضع برعهده آموزش و پرورش است اما تاکید میکنم که اگر شهر شورایی فعال و خوب داشت امکان بهبود و تغییر بیشتر و سریعتر میشد.»
تندروهایی که میتازند
طاهره فارغالتحصیل عکاسی است و در آتلیهای کار میکند و از جشنها و مراسم عروسی عکس و فیلم میگیرد؛ او به مشکل دیگری اشاره میکند که قابل تأمل است: «عدهای تندرو در خرمشهر فضا را برای گردشگران و حتی اهالی منطقه، تنگ و سخت و ناامن کردهاند. اینها خودشان را “حزباللهی” میخوانند ولی با افراطیگری، زندگی روزمره مردم را سخت میکنند.»
وی میگوید: «به دلیل پارهای سختگیریها و ناامنیها و تهدیدهای ایجاد شده توسط این تندروها، برخی از اهالی خرمشهر جشنها و مراسم عروسی خود را در آبادان برگزار میکنند. این درحالی رخ میدهد که شورای شهری در کار نیست که پیگیر حقوق مردم باشد و نیروی انتظامی هم خود را از موضوع کنار میکشد.»
طاهره میافزاید: «اگر مدیریت شهری متخصص و کارآیی در خرمشهر حاکم بود، تنها با تکیه به پتانسیل گردشگری شهر میتوانست آبادانی و رفاه بیشتری برای اهالی منطقه ایجاد کند.»
شهری بدون شورا
ماههاست که خرمشهر بدون شورای شهر اداره میشود. از فروردین 1394 که شهردار خرمشهر برکنار و سرپرستی برای شهرداری انتخاب شد، چالش جدی و دعوا بر سر انتخاب شهردار و ادامه کار مدیریت شهری، گسترش یافت.
اختلافهای گسترده و جدی اعضای شورای اسلامی شهر برای انتخاب شهردار خرمشهر چنان حاد شد که پس از چند ماه کش و قوس، سرانجام و به دستور استاندار خوزستان، شورای اسلامی خرمشهر منحل شد و این شهر در عمل بدون شورا و شهردار شد.
اعتراض اعضای شورا و پیگیریهای بعدی از طریق بازرسی کشور و دیوان عدالت اداری و دیگر مراجع نیز ظاهرا بینتیجه ماند. اینچنین، شهر بدون شورا و شهردار به بقای پر حاشیه و مشکل خود ادامه داد و در انتظار انتخابات شوراهای پنجم نشست.
کم نیستند شهروندانی که در انتظار انتخابات شوراهای پنجم ایستادهاند و استقرار شورای آتی؛ شاید که تغییر و بهبودی در وضع اسفبار آنان بهوجود آید. بهخصوص که مشکل فقر و بیکاری در شهر محسوس است.
مسلم، فارغالتحصیل مهندسی است و بیکار؛ او میگوید: «به شکل عجیبی برخی از کارها و پروژههای ساده، مانند جدول گذاشتن کنار خیابان یا ترمیم پیادهروها و موارد مشابه، به پیمانکاران غیربومی داده شده و نیروی کار خارج از شهر؛ درحالیکه حتی مراجع رسمی، آمار بیکاران جوان شهر را بیش از 30 درصد میدانند و پتانسیل و نیروی کار جوان و متخصص در شهر زیاد است.»
کم نیستند کنشگرانی که معتقدند اگر مدیریت شهری کارآمد و متخصص و مجربی در خرمشهر بر سر کار باشد و در شورا مستقر، و اگر دلبسته خرمشهر باشد و به فکر اهالی آن، و نه در اندیشه مصالح سیاسی و جناحی و باندی و قومی و قبیلهای، میشود به خیلی از مشکلات شهر پایان داد.
نه ساختن پیادهرو برای بلوار نقدی و خیابانهای دیگر کار دشواری است؛ نه اصلاح وضع خیابانها و ترمیم آسفالت آنها اقدامی غیرممکن است؛ نه سامان دادن به ایستگاههای تاکسی و دستفروشها و دیواره ساحلی و جمعآوری زبالههای کنار آن سخت خواهد بود؛ نه بهبود بخشیدن به بازار صفا و بازار روز و بلوار امام کار پیچیدهای است؛ و نه تغییر وضع جاده پشت اداره آگاهی و جاده محرزی و آلبونایی به برنامهریزی زمانبر نیاز دارد؛ و نه دیگر کاستیها و مشکلات خرمشهر.
کاش مدیریت شهر و شورای خرمشهر دراختیار متخصصان دلسوزی قرار گیرد که برای بهبود زندگی مردمان منطقه، وقت بگذارند؛ و نه آنکه شورای پنجم بهانهای شود و دستآویزی برای سودجویی شخصی و باندی و منازعههای بیحاصل.