در صحن ـ شوراها ـ ماندگاری: انتخابات شوراهای پنجم در یزد نیز با ثبتنام داوطلبان، مرحلهای جلوتر رفت. استقبال شهروندان یزدی از انتخابات شوراها در مرحله ثبتنام برای رقابت، قابل توجه بود. چنانکه رییس ستاد انتخابات یزد اعلام کرد که به ازای هر كرسی در شهر یزد، حدود 35 نفر داوطلب ثبتنام کردهاند. وی همچنین از افزایش محسوس كیفیت و سطح تحصیلی داوطلبان شوراها خبر داده است.
فرماندار یزد نیز از افزایش حضور و مشارکت زنان در مقطع ثبتنام برای شورای شهر یزد و نیز رشد مشارکت شهروندان در این مرحله گفته است.
باید دید درنهایت کدام داوطلبان برای شرکت در انتخابات، از هیات اجرایی و هیات نظارت مجوز حضور میگیرند و یازده نفری که بر کرسیهای شورای شهر یزد تکیه خواهد زد، چه کسانی خواهند بود.
چه کسانی ثبتنام کردند؟
387 نفری که داوطلب نشستن بر کرسیهای شورای شهر یزد شدهاند از طیفهای مختلف جامعه و گروههای اجتماعی گوناگون و با نگاه و گرایش سیاسی و اجتماعی متفاوت و مدارک تحصیلی رنگارنگ هستند.
نکات جالب در حوزه ثبتنام نامزدها، کم نیست؛ به عنوان نمونه، از استاندار پیشین یزد گرفته تا کارمند معمولی در میان داوطلبان مشاهده میشود. همینطور از خبرنگار و فعال فرهنگی گرفته تا مشاور رسانهای امام جمعه یزد در بین نامزدها حضور دارند.
اعضای سابق و اسبق شورای شهر یزد نیز در میان داوطلبان کم نیستند؛ همچنین از بین روسا و اعضای هیات مدیره برخی صنوف مهم یزد هم افراد متعددی داوطلب حضور در شورا شدهاند.
مدیر مسئول برخی نشریات محلی و سایتها و پایگاههای خبری استان و شهر یزد و نیز ادمینها و مدیرهای برخی کانالهای تلگرامی هم از دیگر متقاضیان شورای شهر یزد محسوب میشوند.
در میان داوطلبان، مقامهای ارشد و مشاوران استانداری و شهرداری نیز کم نیست؛ همچنانکه نماینده مجلس و روسای سابق برخی ادارات کل شهر و استان یزد.
از وابستگان به جناحها و گروههای سیاسی فعال کشور تا شهروندان مستقل و بدون سابقه فعالیت سیاسی، اما دارای پیشینه کار در سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد نیز در میان داوطلبان شورای یزد فراوان است.
چرا دست از جاه و قدرت برنمیدارند؟
چهرههای تکراری مدیریت و سیاست یزد که اینجا و برای انتخابات شوراها نیز بار دیگر نامزد و فعال شدهاند، کم نیستند؛ این اتفاقی است که موجب انتقاد بسیاری از کنشگران مدنی منطقه شده است.
عماد، یکی از فعالان سیاسی و مدنی یزد ضمن انتقاد شدید از این وضع، میگوید: «معنی حضور برخی افراد و چهرههای سیاسی قدیمی و البته تکراری شهر در انتخابات شوراها، یعنی اینکه دو جناح سیاسی اصلی کشور (اصلاحطلبان و اصولگرایان، هر دو) فاقد توان و نیروی جوان برای اداره کشور و یا مدیریت شوراها هستند.»
او به این وضع به شدت نقد دارد و اضافه میکند: «واقعا چه زمانی این بزرگان خدمت به مردم را رها خواهند کرد؟ آن هم خدمتی که نتیجهاش اغلب نارضایتی عمومی است.»
عماد با اشاره به این نکته که کم نیستند میانسالانی که حدود 15 تا 20 سال سابقه کار و مدیریت دارند و دارای تجربه و تخصص توامان هستند، میافزاید: «متاسفانه اینها باید همچنان پشت جاهطلبی و منزلتجویی و قدرتخواهی بعضی بزرگترها و موسفیدها که ول کن قدرت نیستند، بمانند. تا کی و چرا؟ معلوم نیست…»
مطالبات مردم یزد از شورای آتی
اما اهالی یزد چه انتظاراتی از داوطلبان و در مرحله بعد، منتخبان شورای پنجم دارند؟ دیدگاهها متفاوت و قابل توجه است.
مهدی از فعالان فرهنگی یزد نظر جالبی دارد؛ او میگوید: «خیلیها معتقد هستند افرادی که وارد شورا میشوند باید از مسائل عمرانی و شهرداری بدانند؛ من به این نظر احترام میگذارم اما آنچه میتواند شورای شهر را پویا و شهر را آباد کند توجه به شادی مردم و فرهنگسازی در امور جاری است.»
او تاکید میکند که «اگر شورای شهر جدید به شادی مردم توجه نکند حکایت غمگینی و غمزدگی پابرجا میماند؛ متأسفانه افسردگی دامن مردم شهر یزد را گرفته و عوارض آن کم نیست.»
محمدرضا، مهندس عمران و فعال مدنی است؛ او میگوید: «کسانی باید در شورا حضور یابند که از برخی مسایل مطلع باشند؛ از جمله طرحهای آمایش سرزمین یزد، طرح تفضیلی شهر یزد، طرح جامع حمل و نقل و ترافیك یزد، طرح جامع فرودگاه و راه آهن یزد، و نیز قانون شهرداریها و شرح وظایف شورا و شهرداری.»
علی که سابقه همکاری با یکی از شوراهای یزد را در کارنامه دارد معتقد است: «متاسفانه بخش مهمی از مردم به افرادی رای میدهند که به نظر آنها، “خوب” هستند مانند ورزشکار خوب، پزشک خوب، قاری قران و یا چهره زیبا و حتی نامزدی که فرزند مدیر یا شخصیت خوبی بوده است؛ کمتر میشود که به تخصص رأی دهند و همین امر بعدا مشکلاتی را برای اداره شهر و شورای یزد بوجود میآورد.»
او به نکته ظریفی نیز اشاره میکند: «واقعیت تلخ این است که منتخبان مردم بعد از انتخاب شدن در عمل شورای شهرداری میشوند و نه شورای شهر، و مردم و شهروندان فراموششدگان این حلقه هستند.»
عفت، آموزگار است؛ به عقیده او: «با یک نگاه کلی به یزد میشود ناکارآمدی شورای کنونی را دید؛ مثلا خیابان آزادشهر با بودجه نه چندان کمی پیادهرودار شده؛ چند ماه نگذشته آن را خراب کردند و دوباره پیادرو، خیابان شد! در همین خیابان که ترافیک آزاردهنده و تردد ماشینها دشوار است، مجوز ساخت پاساژ داده شده؛ اتفاقی که در خیابان طالقانی یا خیابان قیام هم شاهدیم. تمام اینها ناشی از نگاه نادرست شورای شهر است و برای همین، ضروری است کسانی وارد شورا شوند که دارای تخصص و نگاه علمی و درستی به مسائل شهری باشند.»
او همچنین از عدمپاسخگویی سریع و خوب به نقدها و پرسشها و مشکلات شهروندان یزدی میگوید و تاکید میکند که شورای پنجم باید برای بهبود روابط شورا با مردم شهر فکری جدی بکند.»
شیوا، از فعالان فرهنگی شهر هم میگوید: «امیدوارم شورای آتی یزد جلوی اتلاف بودجه و نیز هزینهتراشیهای بیهوده را بگیرد؛ کاهش بودجه نهادهای فرهنگی که از بودجه شهری استفاده میکنند و خروجی آنها برای یزد و مردم مشخص نیست، ضروری است.»
او همچنین از سوءاستفاده ایدئولوژیک و سیاسی از شهدای جنگ و دفن شهدای گمنام در میدان امیرچخماق و برگزاری دعای کمیل و دعای ندبه در آن، به شدت انتقاد میکند.
رامین که کارشناس حسابداری است نیز میگوید: «آیا داوطلبان شورای شهر چیزی از گزارش تفریغ بودجه شهرداری میدانند؟ آیا میدانید چگونه ممکن است در شهرداریها مناقصهها را ترک کرد بدون آنکه جایی در بند گزارش حسابرسی آورده شود؟!»
او میپرسد: «چند نفر از اعضای شورای فعلی تخصص مالی و حسابرسی دارند؟» به نظر رامین: «شورا باید ترکیبی از افراد متخصص در حوزههایی نظیر شهرسازی، حقوق، حسابداری، مدیریت، فضای سبز و منابع طبیعی باشد.»
وی البته به تلخی اضافه میکند: «تا وقتی که تعصب باندی و گروهی و قومی و قبیلهای بر انتخاب تخصصی غلبه دارد، وضع همین طور خواهد بود.»
محمدرضا، دیگر شهروند یزدی، کارشناس ارشد مدیریت دارد؛ او معتقد است که «نداشتن استراتژی جامع برای آینده شهر و اتخاذ تصمیمهایی كه برایند آنها صفر است در شورای قبلی محسوس بوده و باید کوشید شورای پنجم به آن دچار نشود.» وی تاکید میکند که «مشکلات یزد بهخصوص در حوزه ترافیک، قابل تکذیب نیست.»
او از اینکه یزد یک شهربازی «بهروز» و مدرن و در خور شهروندان یزدی ندارد، ابراز تأسف میکند و میافزاید: «کاملا مشخص است که طرح جامعی در خصوص زیباسازی شهر وجود ندارد. مثلا در میدان معلم، پنج المان در کنار هم قرار گرفته است.» وی میافزاید: «هزینه المانهای نصب شده در شهر چقدر بوده است؟ مثلا المان کاروان شتر بلوار جانباز چقدر هزینه برده است؟ اینها پرسشهای مهمی است که نه فقط شورای بعدی باید آنها را پاسخ دهد بلکه جلوی خطا و اقدام غیرعلمی را هم بگیرد.»
او از اقدامهای پرایراد شهرداری در حوزه پلسازی (ازجمله پل باهنر) یاد میکند و از کمبود فضای سبز هم بشدت مینالد: «یک مثال: از میدان معلم تا انتهای شهرک دانشگاه امامشهر چقدر فضای سبز داریم؟ این، وضع اسفبار را در یزد نشان میدهد که شورای آتی باید برای آن تدبیر جدی بیاندیشد.»
خروجی مجموعه این دیدگاهها و نظرات انتقادی، تغییر محتمل ترکیب شورای یزد تا حد امکان است؛ آیا چنین چیزی رخ خواهد داد؟