درصحن-شوراها- مرتضی کاظمیان: یکی از وظایف شوراها بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای فرهنگی و آموزشی است. شوراها بهواسطهی اطلاع از متن کمبودها و مشکلات در این عرصه، میتوانند برای تغییر وضع نامطلوب، چونان مولفهای موثر ایفای نقش کنند. به خصوص که یکی از وظایف شوراها، «تشویق و ترغیب مردم در خصوص گسترش مراكز تفریحی، ورزشی و فرهنگی» است.
به علل و دلایل گوناگون در قریب به اتفاق شهرها و روستاهای کشور، مشکلات فرهنگی و آموزشی، به شکلی محسوس موجود است.
این درحالی است که یکی از وجوه اعلامیه جهانی حقوق بشر، مرتبط با این حوزه است و در «توسعه انسانی» یک مولفه مهم، میزان دسترسی شهروندان به دانش و معرفت است.
نیمنگاهی به برخی شواهد در حوزه عملکرد فرهنگی شوراها بازتابدهنده وضع جاری در ایران امروز و اهمیت تغییر و بهبود آن است.
لغو کنسرت و موضع شوراها
حکایت لغو کنسرتها در برخی شهرهای کشور پس از موضع غریب و جنجالی علمالهدی، نماینده ولی فقیه در دومین شهر بزرگ ایران بهقدر لازم مشهور شد.
امام جمعه مشهد مردادماه گذشته در خطبههای نمازجمعه خطاب به شهروندان این شهر گفت: «تو کنسرت میخواهی؟ مشهدی نباش، برو یک شهر دیگر زندگی کن؛ چرا اینجا داد و فریاد راه میاندازی و چانهزنی میکنی؟»
مخالفت منصوب ولی فقیه در خراسان رضوی، نه تنها با واکنش محسوسی توسط اعضای شورای شهر روبرو نشد، بلکه برخی اعضای شورا دیدگاهی همسو با علمالهدی ابراز کردند. بهعنوان نمونه، پس از واکنش دولت روحانی، یک عضو شورای مشهد با طرح این ادعا که «برگزاری کنسرت موسیقی در مشهد مساله درجه اول دولت شده» موضعی انتقادی نسبت به برگزاری کنسرت ابراز کرد و با امام جمعه همسو شد. یکی دیگر از اعضای شورای مشهد هم با بیان اینکه «جایگاه معنوی مشهد بایستی حفظ شود»، مدعی شد: «کنسرت با مسائل حاشیهای که دارد، قداست این شهر را تحتالشعاع قرار میدهد.»
هرچند اعلام موضع مغایر با منصوب رهبر جمهوری اسلامی در مشهد از منظر سیاسی کار آسانی نیست؛ اما این دست مواضع اعضای شورا نشان از بازتولید و تقویت موضع افراطی ـ با وجود مطالبه متفاوت اکثر شهروندان منطقه ـ دارد.
در شیراز نیز امام جمعه موضعی مشابه همتای مشهدی خود پیشه کرد. در شهری که سابقه غنی آن در فرهنگ و هنر مشهور است، از شورا صدایی متفاوت بلند نشد. برعکس، رئیس کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورای این شهر مدعی شد که «برخی بهدنبال قداستشکنی و بهدنبال وضعیت قبل از انقلاب در این شهر هستند.» قابل تأمل آنکه این عضو شورای شیراز گفته بود: «فعالیت فرهنگی بهمعنای برگزاری و اجرای کنسرت و جشنوارههای موسیقی و تئاتر نیست.» اما از این منظر، کار فرهنگی چیست؟ این عضو شورا توضیح و گزارش داده: «اختصاص زمین از سوی شهرداری برای ایجاد 60 مسجد در شیراز؛ تا در دل هر مسجد یک کانون فرهنگی و پایگاه مقاومت شکل گیرد.»
کمتر شورایی به فکر کتابخانه است
آمارهای گوناگون (از شمارگان کتابهای منتشرشده در کشور تا دقایقی که ایرانیان بهطور متوسط هر روز صرف مطالعه میکنند) جملگی شواهد ناامیدکنندهای در حوزهی کتاب و کتابخوانی بهدست میدهند.
از این زاویه، و در نگاه نخست، انتظار اقدام شوراها برای تشویق شهروندان به کتابخوانی و مطالعه با احداث کتابخانه و گسترش شمار آن است. واقعیت جاری اما خلاف این انتظار را روایت میکند. در بررسی اخبار مرتبط با احداث کتابخانه، بهندرت رد پایی از عملکرد شوراها در این عرصه وجود دارد.
تلاش شورای شهر سبزوار برای تأسیس کتابخانه مرکزی در این شهر، ازجمله موارد معدود است. رییس شورای این شهر اعلام کرده، سبزوار پیش از اسلام کتابخانههایی با یک میلیون کتاب داشته اما امروز بزرگترین کتابخانهاش ۱۰۰ هزار جلد کتاب ندارد.
احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اصلاحطلب خاتمی نیز معتقد است که «در تهران متناسب با جمعیت، دانشگاه، مسجد و مجتمع تجاری به تعداد لازم ساخته شده اما در ساخت کتابخانه کوتاهی صورت گرفته است.»
وقتی پایتخت ـ که بهقدر لازم زیر ذرهبین و حساسیت است ـ چنین وضعی دارد، پیشبینی حال و روز اغلب شهرهای کشور بهخصوص استانهای محروم (مانند: سیستان و بلوچستان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان)، دشوار نیست.
چنین است که در رصد اخبار مرتبط با ساخت کتابخانه توسط شوراها، بهسختی موردی یافت میشود؛ وضعی که نشان میدهد قریب به اتفاق شوراها در هزینهکرد برای ساخت کتابخانه یا تلاش برای گسترش آن با امکانات و روابط و مناسبات دراختیار، اولویت و اهمیتی قائل نیستند.
در معدود مواردی (مانند شورای شهر شاهرود) شوراها برای واگذاری زمین رایگان جهت ساخت کتابخانه، اعلام آمادگی کردهاند.
این درحالی است که گسترش شمار کتابخانهها و امکانات آنها، نقشی غیرقابل انکار در گسترش فرهنگ مطالعه ایفا میکند. افزون بر این، کتابخانهها میتوانند تسهیلگر توسعه فرهنگی و نیز امکانی برای گسترش دسترسی به اطلاعات ـ بهویژه در عصر ارتباطات ـ باشند.
شوراها و فقر در مدارس
فقر امکانات بر بسیاری از مدارس کشور ـ بهخصوص در حاشیه شهرها و نیز نقاط محروم ایران ـ سایه افکنده؛ شوراها امکانی برای تغییر این وضع محسوب میشوند؛ اگر ـ و تنها اگر ـ ارادهای در این حوزه، و نگاهی فرهنگی در شوراها موجود باشد. مشکل اما سیطرهی مناسبات سیاسی ـ ایدئولوژیک در برخی شوراها و یا بیاعتنایی به لوازم توسعه فرهنگی در برخی شوراهای دیگر است.
بهعنوان شاهدی ناگوار، بهمنماه گذشته شورای شهر مشهد زمینی به مساحت بیش از پنج هکتار را برای ساخت مدرسه علمیه در این شهر به یکی از مدارس علمیه هبه و بهصورت رایگان واگذار کرد.
این بذل و بخشش غریب شورای مشهد درحالی صورت میگیرد که گزارشهای رسمی و موثقی از «سایه فقر بر مدارس حاشیه مشهد» منتشر شده است. بهطور مثال، در خیابان طبرسی مشهد، و به همت برخی خیرین کانکسی فراهم شده تا کودکان برای تحصیل از آن استفاده کنند.
مادر یکی از دانشآموزان روایتی تلخ دارد: «هیچ گونه لوازم و امکانات آموزشی اینجا وجود ندارد و فرزندانمان با هیچ اینجا درس میخوانند. در فضایی که بیش از ۱۰۰ نفر دانش آموز نمیتوانند درس بخوانند باید بیش از ۲۵۰ نفر را ثبت نام کنند.»
کلاسهای درس این دانشآموزان در کانکسهایی بدون هیچ امکانات گرمایشی و سرمایشی برگزار میشود. این وضع دومین شهر بزرگ کشور است؛ چندی پیش در شورای شهر تهران نیز اعلام شد که تنها در منطقه 22 تهران به 60 مدرسه دیگر احتیاج است. هرچند آموزش و پرورش متولی رسمی موضوع مزبور است اما اگر در شوراها نگاه فرهنگی و باور به جایگاه آموزش بهتر برای کودکان در توسعه انسانی و پایدار پررنگ شود و گسترش یابد، وقوع تکانههای اثباتی و بهبود وضع، دور از انتظار نیست.
افزون بر این، و در عرصهای دیگر، تلاش شوراها برای گسترش ورزش همگانی و امکانات و تجیهزات مرتبط با آن، و نیز افزایش امکانات تفریحی و تقویت امکان استفاده مفید و مفرح و شادیبخش از وقت بهویژه برای جوانان، درنهایت بهکام بهبود کیفیت زندگی شهروندان تمام خواهد شد.
تحقق تمام «اگر»ها و محورهای اصلی این مکتوب (کتابخانه، کنسرت، مدرسه، تفریح و ورزش) و دیگر موضوعات همراستا (ازجمله گسترش ایرانگردی و توریسم و بومگردی) به مولفههای پرشمار (از قوه مجریه تا قوه قضاییه و نیروی انتظامی و نمایندگیهای ولی فقیه) وابسته است.
شوراهای توانمند و همدل با ضرورتها و لوازم توسعه فرهنگی خود یک مولفه ایجابی مهم ـ بهویژه از زاویهی ایفای نقش واسط میان جامعه و حکومت ـ محسوب میشوند. از این منظر، بهبود و ارتقای کیفیت ترکیب شوراها، برای دغدغهداران فرهنگ و هنر و دانش، اهمیتی غیرقابل اجتناب مییابد.