درصحن: گسترش شبکه های اجتماعی و فعالیت ۱۴ میلیون کاربر ایرانی، انتخابات ۹۴ را در مقایسه با انتخابات ادوار گذشته، دستخوش تغییر و تحول بنیادی کرده است. شبکه های اجتماعی امکان فعالیت برای همه شهروندان در امر انتخابات را تسهیل کرده است. بطوریکه می توان یکی از دلایل افزایش کاندیداها را متاثر از نقش شبکه های اجتماعی دانست. اظهار نظر در خصوص انتخابات، تشویق به مشارکت و تحریم، معرفی کاندیداها و بحث و گفتگو پیرامون نقش شورای نگهبان در فرایند تعیین صلاحیت کاندیداها موضوعات داغ این روزهای شبکه های اجتماعی است. مسایلی که بدون شک در روند انتخابات ۹۴ اثرگذار خواهد. کم و کیف این تاثیرات موضوع بحث «درصحن» با مهدی یحیی نژاد مدیر شبکه بالاترین و متخصص حوزه آی تی است. یحیی نژاد بر این باور است که داینامیک شبکه های اجتماعی نتیجه انتخابات را تغییر خواهد داد و می گوید: « اولین تاثیر شبکه های اجتماعی بر انتخابات در ایران را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دیدیم، حال آنکه این تاثیر در حال حاضر خیلی بیشتر شده، بطوریکه می تواند به سادگی پروپاگاندای حکومت را خنثی کند و اثر گذاری بیشتری بر نتیجه انتخابات داشته باشد.»
مصاحبه درصحن با مهدی یحیی نژاد را می خوانید:
انتخابات در این دوره در قیاس با ادوار گذشته از منظر توسعه شبکه های اجتماعی چه تغییری کرده است؟
در این دوره از این منظر یک تحول بنیادی رخ داده، به این معنا که استفاده از کامپیوتر بین مردم خیلی رایج شده است. پیش از این کامپیوتر یک ابزار پرحجم بود اما الان هرکس موبایل دارد یعنی یک کامپیوتر کوچک در دست دارد. استفاده از کامپیوتر که طی یکی دو دهه گذشته جای خود را به لپ تاپ داده بود، به مرور و با توسعه تکنولوژی تلفن همراه، به موبایل ختم شده است. یعنی سایز کامپیوتر خانگی از لپ تاپ به موبایل تغییر کرده و امروز تمام آنچه در کامپیوتر پیش از این موجود بود، در موبایل در دسترس همگان قرار گرفته است. موبایل بعنوان ابزاری در دسترس همگان، از یک گوشی تلفن به یک کامپیوتر دستی تغییر کرده، بطوریکه حتی خیلی از مراکز و موسسات، ارائه خدمات را از طریق تلفن و شبکه های اجتماعی شروع می کنند، بعد وب سایت شان فعال می شود، چون اهمیت و میزان توجه عمومی به شبکه ها از وب سایت ها فراتر رفته است. الان اپلی کیشن هایی مثل تلگرام و وایبر و واتس آپ، بیشترین فراگیری را در ایران دارند. اخیرا آماری منتشر شد مبنی بر اینکه تلگرام ۱۴ میلیون کاربر در ایران دارد. تنوع ایجاده شده این امکان را به مردم خصوصا نسل جوان داده تا بتوانند از آن بعنوان یک ابزار پیام رسان استفاده کنند.
از سوی دیگر با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و مقاومت وزارت ارتباطات در برابر سانسور و فیلترینگ، فضای جامعه برای استفاده از اپلی کیشن ها و شبکه های اجتماعی، بسیار آزادتر شده است. تقارن گشایش نسبی سیاسی-اجتماعی و ظهور نسل جدید گوشی ها 3G , 4G جی، در ایران سبب شده تا اپلی کیشن های موبایل توسعه بیشتری پیدا کند.
یک نکته دیگر اینکه با افزایش جمعیت، ما بعنوان نسلی که اولین مصرف کننده های این تکنولوژی بودیم با بالارفتن سن مان، تعداد بیشتری از نسل جدید با این تکنولوژی آشنا شده اند و از آن استفاده می کنند و این هم مختص ایران نیست یک مساله جهانی است که تعداد بیشتری از مردمان جهان امروزه از این تکنولوژی استفاده می کنند.
تاثیر مستقیم این مساله بر انتخابات پیش رو چیست؟
تاثیر مستقیم این دو تحول، در انتخابات پیش رو را می توان از منظر تسهیل روابط اجتماعی و بالا رفتن مشارکت عمومی در عرصه انتخابات بررسی کرد. بطوریکه مردم به سادگی می توانند همدیگر را پیدا کنند و با هم تبادل نظر کنند. اتفاقی که پیش از این به سادگی قابل حصول نبود. ضمن اینکه حکومت کنترل آنچنانی بر این حوزه نمی تواند داشته باشد. در نتیجه توسعه تکنولوژی، فضا به نسبت قابل قبولی بازتر شده است. قبلا فقط روزنامه ها بودند، که خیلی کنترل میشدند، اما الان شبکه های اجتماعی با قدرت تاثیرگذاری زیاد وجود دارند که قابل کنترل هم نیستند. اولین تاثیر شبکه های اجتماعی بر انتخابات در ایران را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ دیدیم، حال آنکه این تاثیر در حال حاضر خیلی بیشتر شده، بطوریکه می تواند به سادگی پروپاگاندای حکومت را خنثی کند و اثر گذاری بیشتری بر نتیجه انتخابات داشته باشد. در انتخابات پیش رو تاثیر شبکه های اجتماعی بسیار ملموس تر خواهد شد و قطعا دینامیک این شبکه ها نتیجه انتخابات را تغییر خواهد داد.
کدام شبکه ها و چگونه بر روند انتخابات بیشترین تاثیر را خواهند داشت؟
فیس بوک و تلگرام دو شبکه ای هستند که در این انتخابات بیشترین تاثیر را خواهند داشت. فیس بوک به دلیل فیلترینگ، کمتر و تلگرام به دلیل فیلتر نبودن بیشتر تاثیرگذار خواهند بود، چراکه مردم به سادگی به آن دسترسی دارند. هرکس یک گوشی هوشمند دارد، می تواند تلگرام هم داشته باشد و به دلیل سانسور نبودن خیلی مورد استقبال قرار گرفته است. اگر آمار ۱۴ میلیونی تلگرام را باور کنیم، باید قبول کنیم که تاثیر تلگرام در انتخابات پیش رو خیلی خواهد بود و نتایج اش را خواهیم دید.
آیا دامنه گسترش و توسعه این شبکه ها به فراگیری اثرگذار معنا دار در فضای ایران رسیده است؟
باید توجه کرد که شبکه های اجتماعی ابزار ارتباطی هستند، آنچه مهم است نحوه استفاده از آن است. مردم یک سری دیتا روی این شبکه ها پست می کنند و دیگران استفاده می کنند، ولی مهم این است که فرصت ایجاد تحول در جامعه وجود داشته باشد. بطور مثال اگر شورای نگهبان قشر مورد تایید مردم را رد صلاحیت کند و اجازه ندهد که در انتخابات حضور داشته باشند، با این شبکه ها نمی توان بر خروجی انتخابات تاثیر گذاشت. شبکه اجتماعی به لحاظ بسترسازی و استقبال جامعه از آنها به حدی توسعه یافته، که می تواند تاثیرات مهمی برجای گذارد، ولی مهم این است که بسترهایی هم برای فعالیت وجود داشته باشد. بنابراین خیلی نباید انتظار معجزه از شبکه های اجتماعی برای یک تحول بنیادی داشت.
فکر می کنید دامنه فراگیری این شبکه ها به همه جای ایران رسیده یا اینکه هنوز طبقه متوسط و مراکز استانها، کاربران اصلی این شبکه ها را تشکیل می دهند؟
اگر گستردگی آن در جامعه مطرج باشد می توان گفت به موازات گسترش تلفن همراه و رایج شدن استفاده از گوشی های هوشمند و نسل جدید آن، شبکه های اجتماعی و حضور مردم در آنها نیز فراگیر شده و این فراگیری به حدی است که می تواند بر تحولات جامعه تاثیر مستقیم داشته باشد. استفاده از تلفن همراه همه جای ایران شایع شده، بنابراین می توان گفت تاثیرگذاری اپلی کیشن های تلفن همراه به خاطر فراگیری این شبکه، خیلی بیشتر است از وب سایت های اینترنتی که روی کامپیوتر قابل دسترس بوده و هستند. بنابراین ممکن است در انتخابات پیش رو شاهد یک تحولاتی باشیم که قبلا نبودیم، آنهم به خاطر شیوع تلفن همراه و استفاده از ظرفیت های آن توسط بخش عظیمی از جامعه است.
آیا این شبکه ها اینقدر قدرتمند شده اند که بتوان با استفاده هدفمند از آن بر نظارت استصوابی شورای نگهبان غلبه یا آن را کمرنگ تر کرد؟ چگونه؟
نقشی که شبکه های اجتماعی می توانند ایفا کنند در زمانی که در کشور اتفاق سیاسی در جریان نیست، یعنی فضای سیاسی در آرامش به سر می برد، متفاوت از نقش آن در فضای ملتهب و درگیر با یک رخداد سیاسی-اجتماعی است. چراکه واکنش جامعه به تحولات اجتماعی-سیاسی، نوع استفاده از این شبکه ها را تغییر می دهد.
در زمانی که آرامش سیاسی حاکم است،شبکه های اجتماعی کارکرد اطلاع رسانی، دانش گستری و در جهت بالا بردن دانش سیاسی-اجتماعی ایفای نقش می کنند. توجه به امر آموزش آنهم بصورت بلندمدت و ادامه دار، کاری است که در این شرایط انجام می شود. کاری که پیش از این وب سایت های خبری-تحلیلی مثل گویا و بالاترین می کرده و می کنند. این کار دراز مدت شده و می شود و مختص یک برهه خاص نیست. اما اتفاقی که در شبکه ها افتاده این است که تمام کاربران این امکان را یافته اند که نظرشان را در هر موردی بیان کنند. طی سالهای اخیر بسیاری از سیاسیون و اندیشمندان ما آمده اند در این شبکه ها دیدگاههایشان را منتشر کرده اند اما نکته این است که این شبکه ها دیگر متکلم الوحده نیست که یک نفر صحبت کند بقیه بشنوند، همه دوست دارند نظر بدهند و باید به نظر دیگران توجه کرد.
اما بعد دیگر این شبکه ها زمانی است که یک اتفاق مهم رخ می دهد، در چنین فضایی بعد هماهنگی و بسیج کنندگی این شبکه ها مهم می شود. مثلا در واکنش به رد صلاحیت ها، تمام کاربران می توانند نظرات شان را بنویسند و با دیگران تبادل کنند. خوب وقتی جامعه در سطح وسیعی نسبت به یک رخداد واکنش نشان می دهد، شورای نگهبان نمی تواند به سادگی کسی را ردصلاحیت کند.
کاربران می توانند با یکدیگر هماهنگ شوند و بصورت جمعی دست به یک اقدام مشترک بزنند، حال این اقدام می تواند تشویق به شرکت در انتخابات باشد یا تشویق به یک نافرمانی مدنی باشد یا یک استقبال دسته جمعی از آزادی یک زندانی سیاسی باشد یا یک تجمع محیط زیستی. مهم این است که ابزار بسیج عمومی بوجود آمده و شبکه های اجتماعی این نقش را به خوبی ایفا می کند.
آیا این شبکه ها قادر خواهند بود روند تبلغات انتخاباتی را دگرگون کنند؟ یعنی آیا با وجود این شبکه ها تبلیغات سنتی هنوز معنادار خواهد بود؟
ببینید حتی در کشورهای توسعه یافته که دیگر همه به تکنولوژی دسترسی دارند و به سهولت و بصورت فراگیر از آن استفاده می کنند، باز این شبکه ها جایگزین تبلیغات سنتی اعم از پوستر و تبلیغات تلویزیونی و میدانی نشده است. در ایران هم به نظر می رسد به رغم گستردگی حضور شبکه های اجتماعی، تبلیغات سنتی جایگاه خود را داشته باشد ولی بدون شک نامزدان نباید از قدرت این شبکه ها غافل شوند. به نظر می رسد این اهمیت در ایران درک شده بطوریکه امروزه حاکمان خود بیشترین استفاده را از شبکه های اجتماعی دارند. یعنی آنهایی که بیشترین مخالفت را با شبکه های اجتماعی می کنند و آن را ابزار تهاجم فرهنگی یا جنگ نرم می خوانند باز خود نتوانسته اند آن را به کنار بگذارند. امروز بیشتر شخصیت های سیاسی نظام، حساب کاربری در شبکه های مختلف اجتماعی دارند و برخی حتی با سرمایه گذاری های گسترده تلاش کرده اند که بیشترین بهره را از این شبکه ها ببرند. فعالیت هایی که با صرف هزینه های کلان انجام شده و می شود چون می دانند که این شبکه ها چه نفوذی در جامعه دارند. آنها به درستی به ارزش تبلیغی این شبکه ها پی برده اند. یعنی فهمیده اند که تبلیغات تلویزیونی دیگر آن برش سابق را ندارد، شاید هنوز در جوامع روستایی تبلیغات سنتی اثرگذاری خود را تا حدودی حفظ کرده باشد، ولی امروزه جوانان و جامعه شهری به آن نوع از تبلیغات واکنش نشان نمی دهند. تا زمانیکه این افراد وارد شبکه های چون تلگرام و اینستاگرام و واتس آپ و …نشده اند نمی توانند با نسل جدید گفتگو داشته باشند.
چگونه می توان از این ابزارها در داخل ایران استفاده و دموکراسی را بسط داد؟ همانطور که الان می بینید پست های زیادی این روزها در خصوص انتخابات و مسایل سیاسی روی تلگرام می اد ولی آیا واقعا می توان یک پروژه هدفمند دمکراتیزاسیون را از طریق این شبکه ها دنبال کرد؟
مهم این است که بدانیم نفس این ابزارها، نفس دموکراسی است. دیگر همه افراد وارد تولید محتوی و مصرف شده اند. برخلاف محتوای تولیدات سایر ابزارهای ارتباط جمعی چون روزنامه، رادیو، تلویزیون و حتی ماهواره ها که از دایره نقش آفرینی شهروندان خارج است، شبکه های اجتماعی ابزار در اختیار شهروندان است، همین مساله سبب شده تا محتوای مطالب بسیار متنوع باشد. این خود یک نفس دموکراسی دارد به این معنا که وقتی کسی وارد این فضا می شود وارد فضایی شده که نفس دموکراسی دارد. نکته دیگر اینکه این تنوع مطالب به مردم آموزش می دهد که تساهل و تسامح بیشتری داشته باشند و یاد بگیرند که صحبت مخالفان را بشنوند. این از اتفاقات مهمی است که شبکه های اجتماعی بوجود آورده اند که در بسط دموکراسی می تواند دارای نقشی کلیدی باشد. مردم دارند آموزش می بینند که چطور نظر مخالفان را بشنوند.
نکته دیگر اینکه از خواص شبکه های اجتماعی بالابردن سطح مشارکت عمومی است. یک نکته مهم این است که ممکن است زمان استفاده از این شبکه ها برای مردم خیلی کوتاه باشد یعنی وسط کار روزانه هر لحظه ممکن است به این شبکه ها سر بزند و خیلی کوتاه نکته ای را بخوانند، بنابراین خیلی مهم است که بدانیم تمرکز مردم در شبکه ها خیلی پایین است بنابراین تمام کسانیکه که می خواهند محتوایی مبتنی بر آموزش دموکراسی را ترویج دهند، باید توجه داشته باشد که مخاطبان با حداقل توجه دارند از این محتوا استفاده می کنند.
کاری که در این شبکه ها میشه کرد این است که روی پروژه هایی تمرکز کنیم که قابلیت انجام دارد مثل «آزادی های یواشکی»، بعنوان پروژه ای برای مبارزه با حجاب اجباری در ایران، مساله ای که برای نظام حیاتی است. این پروژه به این دلیل به موفقیت می رسد که مردم می توانند در آن مشارکت داشته باشند و موضوعی است که در زندگی با آن دست به گریبانند. نمونه دیگر پروژه بالاترین برای ایجاد فرصتی برای مردم جهت گزارش دهی از فساد اقتصادی است. بالاترین یک بخشی را اختصاص داده به این مساله، در این پروژه مردم می توانند با هر موردی از فساد اقتصادی که مواجه می شوند آن را گزارش کنند، که با استقبال خیلی خوبی هم همراه شده است. بنابراین اگر موضوع مشخص و قابل انجام باشد کاربران شبکه های اجتماعی در آن مشارکت می کنند و این از پایه های دموکراسی و از بنیان های دنیای مدرن است که شهروندان مسول و فعال داشته باشیم. لذا به جای اینکه از دموکراسی بعنوان یک شعار استفاده کنیم، که مردم هم نتوانند به سادگی با آن ارتباط بگیرند، باید بیاییم و روی پروژه هایی که می تواند زیربنای دموکراسی را بسازد تمرکز کنیم.
نهادهای حکومتی یا مردمی، کدامیک بیشترین بهره را از این شبکه ها می برند؟ کدامیک دست برتر را دارند؟
به نظرم در جواب به این سوال باید استفاده از شبکه های اجتماعی را با دیگر ابزارهای ارتباط جمعی مقایسه کرد. روزنامه ها، تلویزیون و ماهواره بعنوان سه ابزار مهم ارتباط جمعی، جملگی در اختیار حکومت بوده است. خصوصا روزنامه و تلویزیون، لذا خیلی ساده می توان جواب داد که مردم در قیاس با آن ابزارها بهره خیلی بیشتری از شبکه های اجتماعی برده اند. ماهواره ها اگرچه کمتر در انحصار حکومت بوده و نقش مهمی هم برعهده داشته اند ولی باز به دلیل اینکه محتوای آن خارج از ایران تولید میشده در تناسخ کمتری با مطالبه ها و دغدغه های مردم بوده، ولی باز در قیاس با آن نیز بهره مردم از شبکه های اجتماعی بیشتر بوده است. سانسور، فیلترینگ و برخوردهای سپاه با کاربران هم نتوانسته جایگاه شبکه های اجتماعی را میان مردم متزلزل کند. در مقاسه کلی می توان گفت شبکه های اجتماعی از آزادی بیشتری برخوردار است و از فضای دموکراتیک تری برخوردار است.
شما بعنوان یک کارشناس و متخصص این حوزه که از بیرون بر فضای شبکه های اجتماعی کنترل دارید، آیا برایتان سرمایه گذاری مشخص حکومتی در هیچکدام از این شبکه ها ملموس بوده است؟
موارد متعددی از حضور پررنگ حکومت در این شبکه ها می توان مثال زد. در زمانهای مختلف حکومت در شبکه های اجتماعی خیلی تمرکز کرده است، از تشویق نیروهای خودی مثل بسیجیان به وبلاگ نویسی تا حضور در شبکه های اجتماعی مثل بالاترین، فیس بوک، فرند فید، گوگل پلاس و … گرفته تا صرف بودجه های هنگفت برای راه اندازی شبکه ها و کانال های متعدد در شبکه های اجتماعی، برای در اختیار گرفتن نبض افکار عمومی، اینها کاملا محسوس است. برخی از این اقدامات توسط سربازان امام زمان و نیروهای گمنام و بصورت مخفیانه انجام می شود و برخی بصورت علنی مثل حساب های کاربری چهره های حکومتی در توییتر، فیس بوک، اینستاگرام و تلگرام و وایبرو …
حجم بودجه هایی که در این حوزه خرج می شود، روشن نیست، ولی قطعا بودجه کلانی است که دارد خرج می شود آنهم بدون نظارت.
توصیه مشخص شما به کاربران در آستانه انتخابات که امنیت شان محفوظ ولی در عین حال بتوانند بر روند تحولات تاثیرگذار باشند؟ برای مثال اگر تقلبی مشاهده کردند و خواستند اطلاع رسانی کنند چگونه اقدام کنند که دچار مشکلات امنیتی نشوند؟
نکته ی اولی که باید رعایت شود استفاده از اپلی کیشن هایی است که امنیت بالاتری دارند. برای مثال اگر می خواهند در وب سایت کامنتی حساس بگذارند، لازم است که حتما از فیلترشکن مطمئنی مثل تور استفاده کنند یا اگر از تلگرام استفاده می کنند از سکرت چت دونفره استفاده کنند که فضای امنی دارد.
نکته دوم اینکه باید در خصوص امنیت شبکه مطالعه کنند و نکات ایمنی را رعایت کنند نکاتی که به سادگی می تواند میزان امنیت کاربران را تا حد زیادی بالا ببرد مثل ورود دو مرحله ای به جی میل یا فیسبوک.
نکته سوم اینکه حتما تو کانال هایی عضو شوند که مدیران آن را می شناسند. به هیچ عنوان عضو کانالی نشوند که مدیر ناشناخته دارد. خوشبختانه چهره های سیاسی شناخته شده کانال های متعددی دارند که می توان به آنها پیوست. این خیلی مهم است، چون پشت شبکه ها و کانال های ناشناخته، می تواند نیروهای امنیتی نشسته باشند.
فراگیری و رعایت نکته های امنیتی برای شهروندی که علاقه دارد در برابر تحولات جامعه فعالانه برخورد کند بسیار ضروری و کلیدی است.