روزنامه اعتماد- احسان بداغي / روحالله حسينيان؛ نمايندهاي كه برسر مواضعش با كسي شوخي ندارد. حالا اين مواضع چه حمايت تمامقد از محمود احمدينژاد باشد و چه تهديد تيم مذاكرهكننده هستهاي. او با همين سبك هم در دل جبهه پايداري جاي گرفته است. بدون اما و اگرهايي كه برخي همچون حميد رسايي يا مهدي كوچكزاده درباره عضويت خودشان دارند. حسينيان از آن جمله آدمهايي است كه سخت راضي به سخن گفتن ميشود. اما اگر شروع به سخن گفتن كند، كمتر در اظهاراتش محافظهكاري در پيش ميگيرد. همانطور كه در حاشيه جلسه روز سهشنبه مجلس با همين سختي راضي به گفتوگو با «اعتماد» شد. اما وقتي رضايت داد به راحتي درباره موضوعاتي چون نياز اصولگرايان به ظرفيت احمدينژاد و انتقاداتش به ائتلاف جبهه پايداري با اصولگرايان سنتي سخن گفت. همانطور كه به راحتي هم اصولگرا بودن علي لاريجاني را زير سوال برد.
شما از معدود افرادي هستيد كه همچنان با قدرت از آقاي احمدينژاد و تيم ايشان دفاع ميكنيد. در فرآيند ائتلاف اصولگرايان براي انتخابات مجلس دهم هيچ پيشنهادي براي اين جريان جهت همكاري با طيف آقاي احمدينژاد مطرح كردهايد يا خير؟
من از احمدينژاد حمايت كردهام و اگر اوضاع همينطور باشد همچنان بر اين حمايت خودم اصرار دارم. اما تا حالا هيچ پيشنهادي براي اتحاد هيچ گروه و جبههاي براي احمدينژاد نخواهم داشت.
چرا؟
چون من احمدينژاد را داراي يك پايگاه مردمي و كف مشخص راي ميدانم كه احتياجي ندارد تا براي موفقيت در انتخابات در كنار كسي قرار بگيرد يا بخواهد از آراي گروهي به نفع خودش و موفقيت شخصياش استفاده كند.
يعني ميشود اينطور برداشت كرد كه موضع شما بيشتر ناظر به موقعيت خود احمدينژاد است تا وضعيت اصولگرايان؟
بله. من فكر ميكنم در نهايت اگر در اين معادله كسي به كس ديگر احتياج داشته باشد، اين اصولگرايان هستند كه به احمدينژاد نياز دارند. هم از نظر سبد راي احمدينژاد و هم از اين نظر كه بتواند به حركت آنها نظم دهد.
يعني رهبري سياسي را بر عهده بگيرد؟
حالا اين برداشت شماست.
طيفي كه شما با آنها همفكري بيشتري در اصولگرايان داريد آيا چنين آمادگياي دارند؟ يعني اينكه آماده هستند كه به احمدينژاد رجوع كنند؟
به هر حال برخي اصولگرايان در قبال آقاي احمدينژاد اشتباه كردند و بعدا هم فهميدند اين اشتباه خودشان را. من از الان نميتوانم چيزي را پيشگويي كنم. ولي اگر قرار باشد با نگاه به گذشته كار كنيم من فكر ميكنم بايد اين اتفاق بيفتد.
شما با آقاي احمدينژاد براي برنامهريزيهاي سياسي در تماس نيستيد؟
نه. تماس و ارتباطي كه مد نظر شما است در كار نيست.
اين سوال را پرسيدم تا به اين پرسش برسم كه آيا آقاي احمدينژاد به معناي خودشان و آن تيمي كه همچنان با ايشان همكاري دارند، قرار است براي انتخابات مجلس دهم ليست مستقلي بدهند؟
دفتر ايشان اين موضوع را بارها تكذيب كرده و آنها در جريان تصميمات هستند. من هم بعيد ميدانم كه ايشان براي انتخابات مجلس ورود كنند و مستقيم وارد رقابت شوند. انتخابات مجلس به اين شكل نيست كه بگوييم هر فرد يا گروه يا جناحي اگر ليستي بدهد امكان دارد آن ليست راي بياورد يا نياورد. بستگي به فرد، نحوه چينش افراد و شعارهايي كه انتخاب ميكند، هم دارد و اينها قابل پيشبيني نيست كه بگوييم آقاي احمدينژاد يا فلان گروه يا اصولگرايان يا اصلاحطلبان هر ليستي ارايه دهند، سرنوشت يكدستي پيدا ميكند.
يعني منظور شما اين است كه آقاي احمدينژاد در حوزه رقابت سياسي براي انتخابات رياستجمهوري ظرفيت دارد تا مجلس؟
ببينيد ظرفيت آقاي احمدينژاد، شخص خودش است. وقتي ميگوييم تيم احمدينژاد، آن تيم بدون اين شخص ظرفيت چنداني ندارند. نه اينكه از نظر من آن تيم بدون كارآيي باشد اما من فكر ميكنم ظرفيتي كه آقاي احمدينژاد به وجود آورد، در شخص خودش متجلي ميشود و بقيه هم زير اين سايه شخصيت ميگيرند. بنابراين جايي هم آن را به كار ميگيرد كه بتواند تعيينكننده باشد.
يعني اين ظرفيت نميتواند در قالب افراد اطراف ايشان و كارگزاراني كه در دولتهاي نهم و دهم داشت براي انتخابات مجلس دهم ظهور كند؟
چرا. بيتاثير هم نيست. ولي آن چيزي كه نفوذ مردمي مشخص و قابل رويت دارد، شخص آقاي احمدينژاد در توده مردم است.
شما خودتان به عنوان يك طرفدار آقاي احمدينژاد به ايشان توصيه نميكنيد كه از اين نفوذي كه ميگوييد براي برخي چهرههاي نزديك به خودشان در انتخابات مجلس استفاده كنند؟
احمدينژاد عنصري است كه خودش بايد شخصا در صحنه باشد. وقتي فقط مثلا از يك ليست اعلام حمايت كند، در اين شرايط كه تريبوني ندارد قطعا نميتواند كار را جلو ببرد و رقبا بيشتر اذيت و تخريبش ميكنند.
به عنوان يك عضو فعال جبهه پايداري الان وضعيت ائتلاف در اصولگرايان چگونه است؟ جبهه پايداري آيا به سمت همكاري با گروههاي سنتي اصولگرا مثل جامعتين يا جبهه پيروان خواهد رفت؟
آنچه اتفاق افتاده و همه در جريان هستند اين است كه با گروههاي مختلف و جريانهاي متعدد اصولگرايان جلساتي را برگزار كردهايم و منشوري تهيه شده كه اميدواريم در انتخابات تجلي پيدا كند.
من پيشبيني خود شما را درباره آينده اين تلاشها ميخواهم. فكر ميكنيد كار ائتلاف بتواند به جايي برسد؟
اين پيشبيني نيست. واقعيت اين است كه اصولگرايان الان در يك قدمي يك ائتلاف خوب و گسترده براي انتخابات قرار دارند. خيلي هم براي نهايي شدن اين ائتلاف، كار زيادي باقي نمانده است. من فكر ميكنم كه ما توانستهايم مراحل سخت را بگذرانيم.
يعني نهايت كار اين است كه با جامعتين و جبهه پيروان و شخصيتهايي مثل آقاي باهنر به نتيجه خواهيد رسيد؟
خواهشا اينطور سوال نپرسيد كه خواهيد رسيد. من يك شخص هستم و يك عقيده خاص دارم و نظر شخصيام شايد متفاوت از برخي باشد. آنچه امروز در جريانهاي مختلف اصولگرا در حال رخ دادن است، رسيدن به ائتلاف است.
يعني خودتان به عنوان يك شخص نظر ديگري داريد؟
حالا من به عنوان شخص روحالله حسينيان ممكن است كه به اين ائتلاف اعتقادي نداشته باشم و آن را مثبت ندانم. اما به عنوان يك عضو جبهه پايداري از اين ائتلاف حمايت ميكنم و اگر به نتيجه برسيم به آن پايبند خواهم بود. هر چند شايد منتقد آن باشم.
شايد يا حتما؟
به هر حال در گروهها نظرات مختلفي وجود دارد.
آقاي لاريجاني و طيف ايشان در اين ائتلاف چه جايي دارند؟
آقاي لاريجاني در هيچ مرحلهاي ايفاي نقش نكرده و ما هم فكر ميكنيم الان فقط در اسم اصولگرا است. اينقدر كه شما اصلاحطلبان و دولت، آقاي لاريجاني را اين روزها دوست داريد، رفقاي ديروزشان به ايشان نزديك نيستند. به هر حال آقاي لاريجاني راه خودش را ميرود و راهش جداست.
حالا چرا منتقد ائتلاف جبهه پايداري با گروههاي سنتي اصولگرا هستيد؟
اين يك موضوع درون گروهي است. به هر حال فكر ميكنم برخي ظرفيتها در اين ائتلاف ناديده گرفته ميشوند.
چه ظرفيتهايي؟
به هر حال همان ظرفيتهاي اصيل اصولگرايي.
فكر ميكنيد جبهه پايداري اگر به عنوان يك جريان مستقل وارد شود، چقدر ميتواند در انتخابات موفق باشد؟
اين موضوعي است كه بر سر آن حرف زياد دارم و الان هم محل بحث است. ولي ترجيح ميدهم بعد از انتخابات درباره آن صحبت كنم.