درصحن- شوراها- مرتضی کاظمیان: زیر سایه فرجام انتخابات ریاست جمهوری و نتیجه انتخابات شورای پایتخت، رخدادی بسیارمهم، چنانکه باید بازتاب نیافت: پیروزی کامل فهرست اصلاحطلبان در انتخابات شورای مشهد و تغییر ترکیب شورای دومین شهر بزرگ ایران پس از ۱۵ سال. اتفاقی که برای مطلعان از وضع شورای مشهد و بسیاری از شهروندان این شهر، اهمیتی کمتر از پیروزی روحانی نداشت.
مشهد را با اطمینان میتوان «قطب اصولگرایی» ایران خواند؛ شهری که زیر سایه دیدگاههای علمالهدی و استیلای نهادهای امنیتی همسو با هسته اصلی قدرت، و نیز تحتتأثیر ملاحظات متولی آستان قدس رضوی (ابراهیم رئیسی)، و همچنین تحرک سیاسی تحدیدآفرین راست افراطی و باندهای قدرت متصل به اردوگاه اقتدارگرایان قرار دارد.
در چنین بستری، اکثریت مشارکتکنندگان در انتخابات شورای پنجم مشهد برخلاف سه دوره پیشین، رویکردی یکسر متفاوت در پیش گرفتند؛ فهرست اصلاحطلبان پیروز مطلق شد و هیچ نامزد اصولگرایی به شورا راه نیافت.
چه اتفاقی رخ داده است؟
برمبنای گزارش مقامهای مسئول انتخابات، بیش از ۷۶ درصد مردم مشهد در انتخابات شورای این شهر مشارکت کردهاند. خروجی بیش از یک میلیون و ۲۲۵ هزار رأی، پیروزی فهرست مشهور به «امید»، مورد حمایت اصلاحطلبان و توصیه شده توسط محمد خاتمی است.
نفر نخست شورای مشهد بیش از ۲۵۶ هزار رأی، و آخرین منتخب (نفر پانزدهم) بیش از ۲۰۰ هزار رأی کسب کرده است.
قابل تأمل اینکه نفر شانزدهم (نخستین علیالبدل) که متعلق به اردوگاه اصولگرایان است و عضو شورای کنونی مشهد، حدود ۳۷ هزار رأی کمتر دارد (حدود ۱۶۳ هزار رأی).
تغییر پس از ۱۵ سال
بجز شورای اول مشهد ـ که در دوران مشهور به اصلاحات و فضای سیاسی خاص آن هنگام تشکیل شد ـ اصولگرایان در سه دوره دیگر، تمامی کرسیهای شورای این شهر را از آن خود کرده بودند.
در شورای اول مشهد ـ که با حضور ۱۱ عضو تشکیل میشد ـ اصلاحطلبان ۶ کرسی را دراختیار داشتند، اصولگرایان ۴ کرسی، و یک صندلی نیز به عضوی مستقل تعلق داشت.
اصولگرایان اما در انتخابات شورای دوم مشهد، تمامی ۱۱ کرسی را از آن خود کردند. این وضع در شورای سوم نیز تداوم یافت؛ با این تفاوت اندک که شورا شامل میانهروها و عملگراهای اردوگاه اصولگرایی نیز بود.
شورای چهارم مشهد اما شاهد حضور تندروهای بیشتری از طیف اصولگرایان شد؛ در این شورا که شمار اعضای آن از ۱۱ نفر به ۲۵ نفر افزایش یافته بود، اعضای همسو با جبهه پایداری ـ که خود را زیر سایه راهبری مصباح یزدی تعریف کرده است ـ توانستند ۱۹ کرسی شورا را تصاحب کنند؛ ۶ عضو دیگر شورا نیز از دیگر فهرستهای اصولگرا به شورای مشهد راه یافته بودند.
پس از ۱۵ سال اما، اینک و متأثر از نتیجه انتخابات شورای پنجم، برای چهار سال اصولگرایی در شورای مشهد نخواهد بود؛ مگر آنکه ـ به هر دلیل و علت ـ ورود فردی از فهرست جانشین (علیالبدل) به شورا ضروری شود.
حاشیههایی جذابتر از متن
دادههای قابل تأمل در پیوند با انتخابات اخیر شورای شهر مشهد کم نیست؛ ازجمله اینکه:
ـ هیچکدام از ۱۱ منتخب جدید شورای مشهد، کمتر از ۲۰۰ هزار رأی ندارند؛ این درحالی است که در چهار دوره پیش، تنها یک نفر موفق شده بود بیش از ۱۰۰ هزار رأی کسب کند.
ـ در فهرست منتخبان شورای پنجم مشهد، و برخلاف چهار دوره پیش، هیچ فرد معممی (روحانی) وجود ندارد؛ اتفاقی که در مشهد بهقدر لازم معنادار است.
ـ اصلاحطلبان درحالی موفق به پیروزی در انتخابات شورای مشهد شدهاند که رئیسی در این شهر، بیش از روحانی رإی داشته و پیروز بوده است.
ـ تغییر کامل اعضای شورای شهر مشهد به معنای تغییر قطعی شهردار این شهر خواهد بود: صولت مرتضوی؛ اصولگرای تندرویی که ریاست ستاد استانهای رئیسی را برعهده گرفته بود. شهرداری که در متن زلزله و پسلرزههایش در مشهد (هفدهم فروردینماه گذشته)، مدیریت شهر را وانهاد و راهی تهران شد تا پیام رئیسی را در مجمع “جمنا” قرائت کند.
ـ تغییر ترکیب شورای مشهد یک پیامد مهم دیگر نیز دارد؛ قالیباف، شهردار کنونی تهران ـ که با پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شورای پایتخت، باید این منصب را وانهد ـ در شهرداری مشهد نیز جایی نخواهد داشت. پیش از این، حدس غالب آن بود که در
صورت پیروزی اصولگرایان در انتخابات شورای مشهد، قالیباف به یار انتخاباتی خود (رئیسی) بپیوندد و راهی مشهد شود.
خیزش ۲۵۰ هزار نفری مردم مشهد برای تغییر ترکیب شورا درحالی بهوقوع پیوست که در دوره پیشین (چهارم) اکثر اعضای شورا با کسب تنها ۲۹ هزار تا ۵۰ هزار رأی، بر صندلیهای این نهاد مهم تکیه زدند.
رخداد معنادار مزبور همچنین در حالی رخ داد که در انتخابات پیشین (۱۳۹۴) حسن روحانی نامزد پیروز و نفر نخست در مشهد شد و آرای وی از قالیباف و جلیلی نیز بیشتر بود.
با اطمینان میتوان گفت که در انتخابات اخیر اما جمعبندی اکثریت رأیدهندگان همسو با اردوگاه اصلاحطلبی چنین شد که امکان «تغییر» ترکیب شورا ـ در صورت تحقق همسویی ـ وجود دارد. این ارزیابی مهم، بیتأثیر از نتایج انتخابات مجلس و مجلس خبرگان در تهران (اسفند ۱۳۹۴) نبود؛ انتخاباتی که توانست به کامیابی معنادار فهرست «امید» در پایتخت منجر شود. فهرست ۳۰ نفره اصلاحطلبان برای مجلس دهم پیروز شد و مصباح یزدی و محمد یزدی نیز از ورود به مجلس خبرگان رهبری بازماندند.
در فضای سیاسی دوقطبیشده با حضور دو نامزد متعلق به دو اردوگاه سیاسی متمایز (رئیسی و روحانی)، و در متن خیزش اجتماعی شکلگرفته به عزم ناکام کردن اقتدارگرایان حامی رئیسی، اکثریت رأیدهندگان مشهد نیز فرصت را برای تغییر شورا مناسب دیدند. بخش مهمی از آنان ـ برخلاف چهار سال پیش ـ حوصله کردند و فهرست ۱۵ نفره مورد حمایت اصلاحطلبان ـ و توصیه شده توسط خاتمی ـ را روی برگههای رأی شورا ثبت کردند.
برخلاف بدنه اجتماعی حامی روحانی در مشهد، اصولگرایان پیرامون یک فهرست برای شورا به اجماع نرسیدند؛ فهرست مشهور به «هو المطلوب» نیز به ناکام ماند.
افزون بر این، اکثریت قابل توجهی از کسانی که در مشهد به رئیسی رأی دادند، انگیزه حمایت از اصولگرایان برای شورای شهر نداشتند.
چنین شد که اگرچه در انتخابات ریاست جمهوری، رئیسی در مشهد بیش از روحانی رأی کسب کرد (حدود ۹۰۳ هزار رأی در برابر حدود ۶۸۸ هزار رأی) اما اصولگرایان در انتخابات شورای مشهد ناکام ماندند.
به تعبیری، از هر سه نفری که در مشهد به روحانی رأی داده، یک نفر نیز در انتخابات شورای این شهر شرکت کرده؛ درحالیکه تقریبا از هر ۶ نفری که در مشهد به حمایت از رئیسی پای صندوق رأی رفته، تنها یک نفر در انتخابات شورای این شهر نیز حضور یافته است.
میتوان افزود که به احتمال بسیار، اصولگرایان مشهد تمرکز اصلی و انرژی خود را بیشتر صرف پیروزی رئیسی ـ بهویژه پس از انصراف قالیباف ـ کردند؛ تلاشی بینتیجه، و با عوارض غریب، ازجمله ناکامی در انتخابات شورا.
مجالی برای «هوای تازه»
مشهد متأثر از استیلای نگاه سیاسی ـ ایدئولوژیک اصولگرایان (بهویژه لایههای تندرو آن)، سالهاست محدودیتهای خاص و غریبی را تحمل میکند.
جلوگیری از برگزاری کنسرت در این شهر ـ که بیش از ۱۱ سال است کش یافته ـ تنها یک شاهد مهم وضع فرهنگی و اجتماعی خاص حاکم بر دومین شهر بزرگ ایران است؛ وضعی که گریبان فضاهای دانشگاهی را نیز گرفته است.
دیدگاهها و مواضع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی علمالهدی، نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و امام جمعه مشهد نیز سطحی دیگر از موضوع (مشکل مستقر در منطقه) را بازتاب میدهد.
در چنین بستر و وضعی، کامیابی اصلاحطلبان در انتخابات شورای مشهد، همزمان با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، مجالی مناسب برای دمیدن «هوایی تازه» در این شهر فراهم کرده است. فرصتی که نیازمند عزم و اقدام جدی و متعهدانه اعضای شورای پنجم است.
شورای جدید شهر میتواند چنانکه در وظایف قانونی این نهاد آمده، به بررسی و شناخت کمبودها و نیازها و نارساییهای اجتماعی و فرهنگی شهر بپردازد و برای تغییر وضع و بهبود شرایط، برنامهریزی و اقدام کند.
عرصه فرهنگ و هنر (از موسیقی و تئاتر گرفته تا تبلیغات شهری و امکانهای رسانهای و بسترهای اطلاعرسانی) میتواند با اصلاحات جدی بهبود یابد؛ همچنانکه شورای جدید میتواند با رسیدگی به وضع صدها هزار حاشیهنشین مشهد یا ترمیم ترافیک و دیگر مقولههای پیوندخورده با زندگی روزمره شهروندان مشهد، برای تقلیل درد و رنج اهالی این شهر گامهای اثباتی و ایجابی موثر بردارد.
اگرچه انتظار از «شورا»ها باید واقعبینانه باشد، اما با اطمینان میتوان گفت که شورای جدید، مجالی ارزشمند برای وزیدن «هوای تازه» در مشهد است؛ اگر اعضای شورای پنجم ـ و کنشگران حامی و همراه منتخبان ـ این فرصت گرانقدر را قدر بدانند.