در صحن ـ شوراها ـ ماندگاری: جمعه که فرا رسد، آن دسته از اهالی مشهد که امکان مشارکت در انتخابات دارند باید از فهرستی شامل 857 نامزد، 15 نفر مطلوب خود را برای حضور در شورای پنجم این شهر انتخاب کنند.
در نگاه اول، این کار سختی نیست؛ اما کافی است در خیابانها و کوچههای مشهد راه بروید و در برابر پوسترها و تراکتها و پلاکاردهای مختلف قرار بگیرید یا ماشینها با عکس نامزدهای رنگارنگ از برابر شما رژه بروند تا بفهمید انتخاب 15 نفر چه کار دشواری است!
ادعاها و شعارها و وعدههای مختلف صدها نامزد، علاوه بر فهرست مفصل و گاه عجیب و غریبی که آنها از تواناییها و تخصص خودشان ارائه کردهاند، از یک طرف موجب حیرت میشود و سرگیجه، از طرف دیگر باعث شور و امید است که این همه توجه به شورا به عنوان نهادی مدنی وجود دارد، و از طرفی هم پیشبینی نتیجه انتخابات را سخت میکند.
تعدد نامزدها و شکستن آرا توسط نامزدهای مستقل اما به احتمال زیاد در نهایت به نفع فهرستهای اصلی انتخابات تمام شود.
از «پسر شجاع» تا «پسر شهید»
در هر کوچه و خیابانی و بر اغلب تیرهای چراغ برق و دیوارها، پلاکارد و پوستری آویزان شده؛ کم نیستند مغازههایی که عکس یا پوستری از یک نامزد را پشت شیشه خود نشاندهاند.
در میان تبلیغهای جدی، تبلیغ بامزهای وجود دارد؛ یکی از نامزدها با استفاده از نام فامیلیاش، خودش را با تصویری از «پسر شجاع» شخصیت کارتونی معروف سالهای نه چندان دور برنامه کودک، معرفی کرده است. قابل تأمل این که، او کارشناس ارشد مدیریت است و در دو دوره شورای شهر، دبیر یکی از کمیتههای نظارتی شورای مشهد. اما ظاهرا برای حضور در شورا، علاوه بر تخصص خود، نیاز به خلاقیت بیشتری دیده است که در کنار عکسی از «پسر شجاع»، تاکید کرده: «نماینده شهر ما باید شجاع باشد.»
اما در سویی متفاوت، یکی از نامزدهای شورا هم خود را با عکس پدر شهیدش معرفی و تبلیغ کرده است. پدر این نامزد از فرماندهان ارشد نیروی زمینی سپاه بوده؛ حالا عکس و نام پدر، پشتوانهای و شانسی برای کامیابی و پیروزی پسر در انتخابات شورا شده است. آیا چنین اقدامی درست است؟ آیا بدون اشاره به توان تخصصی خود، تکیه بر کارنامه و اعتبار پدر، صحیح است؟ طبیعتا این مردم هستند که در روز انتخابات به این پرسشها پاسخ خواهند داد و در نهایت تصمیم خواهند گرفت.
پیروزی با طعم شکلات، اعتراض با طنز
تبلیغ نامزدها با استفاده از امکانات دراختیار متنوع و متفاوت است؛ یکی دیگر از نامزدهای شورای پنجم مشهد، شعار انتخاباتی خود را با تکیه بر نام فامیلیاش چنین طراحی کرده: «با مدیریت صحیح شهری، مشهد را مشعوف خواهیم ساخت.»
نکته جالب توجه اینکه این «مهندس» که سابقه خود را در سازمان نظام مهندسی و برخی موسسهها در تبلیغاش فهرست کرده، از «آبنبات و شکلات» هم در کنار تبلیغ خود بهره برده؛ شاید خواسته است پیشاپیش کام حامیان خود را از پیروزی و عضویتاش در شورا، «شیرین» کند.
حاشیه در تبلیغات نامزدها کم نیست؛ روی پوستر یکی از نامزدها که با شعار «من در قبال مردم شهرم مسئولم» روی دیواری چسبانده شده، یکی از اهالی خوشذوق مشهدی نوشته است: «لطفا پوستر خود را بدون اجازه روی دیوار خانه مردم نچسبانید!»
تذکری بجا توسط شهروندی که به نوعی اعتراض خود را به بیسامانی تبلیغات در سطح شهر و آلوده کردن دیوارها بروز میدهد.
دور زدن ممیزی و چادر با هنر
با اطمینان میشود گفت که برخی از نامزدهای زن در تبلیغات انتخاباتی خود تلاش کردهاند ضمن رعایت کردن محدودیتهای تبلیغات و نیز تحدیدهایی که به خصوص در مشهد متوجه نامزدهای زن است، ممیزیها را دور بزنند. این نامزدها اعم از اینکه چادری هستند یا مانتویی، کوشیدهاند با استفاده از هنر تبلیغات، عکسهایی را در پوسترهای تبلیغاتی خود منتشر کنند که بیش از تخصص و کارنامه مدیریت و تواناییهای آنها برای اداره شهر، «به چشم آید.»
در تبلیغ این طیف از نامزدها، متاسفانه تنها چیزی که محسوس است، «تصویر» است و هنر عکاس یا حتی هنر خطاطی در معرفی اسم نامزد؛ خبری از برنامهها و طرحهای مدیریت شهری نیست.
از پزشک و وکیل تا معلم و داور فوتبال
در میان نامزدهای شورای پنجم شهر مشهد، همه نوع تخصص به چشم میخورد؛ از مهندس و معلم گرفته تا کارگر و روزنامهنگار، از بازاری و مهندس گرفته تا فعال سیاسی و حتی داور فوتبال.
این آخری، داور فوتبال، در این روزها بیشتر در فضای تبلیغات انتخاباتی مشهد مشهود است. شاید دلیل آن، این باشد که یکی از داورهای مشهور فوتبال ایران که بهخاطر کارنامه طولانی مدتاش بین فوتبالدوستان معروف است، نامزد شورای شهر شده است.
تبلیغات این داور فوتبال البته در دو لباس «کت و شلواری» و «داوری فوتبال» و نیز با عنوان «دکتر» امروز در خیلی از نقاط مشهد درج شده؛ بعید نیست او یکی از پیروزهای انتخابات باشد، اگر اکثریت شرکتکنندگان بجای برنامه، به «نام و عنوان و شهرت» رأی دهند.
یک روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب که در ستاد یکی از نامزدهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری فعال است، ازجمله نامزدهای مشهور این روزهای شوراهای مشهد محسوب میشود. او نیز از «شهری بانشاط، آزاد و آباد» گفته و اهمیت «تغییر مدیریت شهری».
شعارهای رنگارنگ، ادعاهای متفاوت
«دو صد گفته چون نیم کردار نیست»؛ «بگذاریم مشهد نفس بکشد»؛ «دوباره ایران، این بار مشهد»؛ «آمدهام تا صدای مردم شهرم باشم»؛ «حلقه مفقوده شهرداری و شهرسازی در دست ماست»؛ «شهر من، روح بهارانت کو؟»؛ «شهری مترقی و پیشرفته با نمایندگانی متخصص و جوان»؛ «همتی مضاعف در خدمتی صادقانه»؛ «با مشهد مهربان باشیم»؛ «جوانگرایی، عدالت و قانونمداری» و … اینها برخی از شعارهایی است که این روزها در انبوه تبلیغات انتخاباتی نامزدهای مشهد به چشم میخورد.
در زیر این شعارها اما کمتر نشانی از برنامه برای مدیریت شهر وجود دارد؛ معلوم نیست که در صورت پیروزی و ورود به شورا، برنامهشان برای مدیریت شهر چند میلیونی مشهد چیست.
البته تمام نامزدها اینگونه نیستند؛ برخی با چاپ و انتشار بروشور، برنامهها و ادعاها و وعدههایی را فهرست کردهاند؛ هرچند که پرسش درباره این دست شعارها و قولها کم نیست. اما به نظر میرسد باید میان این طیف از نامزدها، که جدیتر به شورا نگاه کردهاند و پا به صحنه رقابت گذاشتهاند، با کسانی که بدون تأمل و برنامه وارد انتخابات شدهاند، فاصلهگذاری کرد.
رقابت لیستهای رنگارنگ
همانطور که میشد از قبل هم پیشبینی کرد، رقابت اصلی برای تصاحب کرسیهای شورای دومین شهر بزرگ کشور، بین فهرستهای اصلی در جریان است؛ فهرستهایی که کم نیستند.
اصلاحطلبان مشهد پس از قلع و قمعی که تحمل کردند و هیچ نامزد تأیید نشدهای را در برابر خود ندیدند، کاری سخت داشتند. اما پس از پارهای تغییرات و تأیید صلاحیت شماری از آنها، درنهایت اصلاحطلبان موفق شدند فهرست واحدی را نهایی و 15 نفر را معرفی و فهرست کنند.
فهرست اصلاحطلبان شامل دو زن و 13 مرد است و با شعار «آماده برای تغییر» و با دو رنگ بنفش و سبز به میدان آمده است. فهرستی که با عنوان «لیست امید» در مشهد تبلیغ میشود.
غیر از این فهرست، لیستی هم توسط شهردار سابق مشهد و همفکرانش منتشر شده که با عنوان «لیست طلایی مشهد» در سطح شهر خودنمایی میکند. این «لیست طلایی» فقط یک زن دارد.
افزون بر این، لیستی هم توسط طیفی از متخصصان مشهد اعلام شده که امضای «مجمع متخصصین ایران» را با خود دارد. در این فهرست هم تنها نام یک زن به چشم میخورد.
اصولگرایان نیز با چند فهرست وارد انتخابات شدهاند؛ جبهه پیروان خط امام و رهبری که قدمتی بیش از دیگر جناحهای این اردوگاه دارد با یک نامزد زن و 14 مرد فهرست داده است. جمعیت مردمی نیروهای انقلاب و ائتلافی با نام «اصولگرایان» هم فهرست دادهاند. قابل تأمل اینکه یک خانم مدرس حوزه علمیه که در فهرست این دو لیست است در فهرست جبهه پیروان خط امام و رهبری جایی ندارد.
«جبهه پایداری» اما این دوره در مشهد فهرستی جداگانه نداده و از لیست «شورای مردمی معتمدین انقلاب اسلامی» شامل دو زن، حمایت کرده است.
«ائتلاف بزرگ جریان خدمت» هم از دیگر جمعیتهای اردوگاه اصولگرایی در مشهد است که آنهم با یک نامزد زن متفاوت از دو فهرست دیگر تبلیغ میکند. در مورد اسامی نامزدهای مرد اما مورد مشترک، کم نیست.
قابل اشاره است که لیست معروف به «هو المطلوب» نیز از سوی اصولگرایان تندرو و مسلط بر مشهد اعلام و منتشر میشود.
باید دید آیا اصولگرایان که در انتخابات شورای چهارم پیروز مطلق بودند و تمام کرسیهای شورای مشهد را از آن خود کردند ـ هرچند با رأی پایین و از 83 هزار تا 29 هزار ـ آیا باز هم کامیاب خواهند شد؟ در آن انتخابات، تعداد رأیهای باطله حدود سه برابر رأی نامزد اول شوراها بود. به بیان دیگر، انتخابات شوراها کاملا زیر سایه انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. آیا در انتخابات آتی هم چنین چیزی رخ خواهد داد؟
واقعیت این است که به علل و دلایل مختلف، مشهد دیری است که به یکی از مهمترین پایگاههای اصولگرایان تبدیل شده و اصلاحطلبان یا فهرستهای غیرسیاسی و حتی مستقلها برای کامیابی در انتخابات شوراهای آتی، کاری سخت در پیش دارند؛ مگر آنکه خیزشی متفاوت در انتخابات 29 اردیبهشت در جهت تغییر ترکیب شورا شکل گیرد.