در صحن – شوراها – عاطفه مرادی: وجود معضلات اجتماعی در کشور واقعیتی کتمان ناپذیر است و بر اساس آن زندان ضرورتی تلخ است که برای کنترل امنیت جامعه، ناچار باید باشد؛ اما وقتی جامعه ای تقریبا بیش از هر ارگان دیگری زندان دارد، این نهاد به جای ایجاد امنیت، خود موجب ناامنی و بحران سازی می شود که نمونه آن در کرج قابل مشاهده است.
کرج شهری است که به واسطه نزدیکی به پایتخت در دهه های گذشته با شدت گرفتن موج مهاجرت به کلان شهر تبدیل شد و با تنوع جمعیتی ای که به خود گرفت در مدتی کوتاه «ایران کوچک» لقب گرفت. ایرانی بدون مرز و تقسیم بندی درونی و البته بدون امکانات شهری کافی. با وجود این، تنها چیزی که کرج زیاد دارد زندان است. چهار زندان بزرگ کشور شامل ندامتگاه مرکزی کرج، زندان قزل حصار، رجایی شهر و شهید کچویی از چند سو کرج را احاطه کرده اند و با وجود زندانیانی که با جرایم مختلف ماه ها و سال ها در این مراکز روزگار می گذرانند، مشکلات و مصائب گوناگونی برای مردم منطقه به وجود آورده اند.
با تاکید بر ضرورت رعایت حقوق شهروندی خود زندانیان، نمی توان از این واقعیت چشم پوشید که وجود زندان در میان مناطق مسکونی مشکلاتی را برای مردم آن منطقه به وجود می آورد. شاید روزگاری که زندان های کرج ساخته می شدند، به خارج از شهر بودن این مراکز توجه شده بود، اما با گذر زمان و رشد شهری در استان البرز در سال های گذشته، این مراکز اکنون عملا در مرکز مناطق مسکونی قرار دارند.
نماینده شورا: زمین بدهند زندان ها را جا به جا می کنیم
به گفته مریم قهرمانی، عضو کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر کرج، امروز این شهر در حصار زندان ها قرار گرفته و ضرورت دارد که حتی اگر نمی شود همه زندان ها را به خارج از شهر منتقل کرد، دست کم یکی از آنها باید به بیرون از شهر انتقال یابد.
داوود حیدری، رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر کرج نیز پیشتر گفته بود که حل این معضل به اراده ای فراتر از شورای شهر و استان نیازمند است. به گفته او در شورای سوم شهر کرج قسمتی از زمین های زندان ها به فضای سبز تبدیل شد و در شورای چهارم درباره تغییر کاربری زندان کچویی رایزنی هایی با مسئولان زندان و دانشگاه پیام نور، برای تغییر کاربری زندان به دانشگاه انجام شد، اما به نتیجه نرسید. در واقع شورای شهر و باقی مسئولان محلی در کرج دست کم از زمان اظهارات رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر کرج در تیر ماه ۱۳۹۲ تا کنون به دنبال جا به جایی زندان ها هستند، اما هنوز زمین مناسب برای این منظور یافت نشده است.
شورای شهر برای جمع کردن مواد فروش ها کاری بکند
فاطمه چ. از شهروندان شهرک نور، در حوالی زندان قزل حصار کرج است. او از فعالیت تقریبا علنی توزیع کنندگان مواد مخدر در منطقه اختر آباد گله دارد و می گوید: «بافت جمعیتی این منطقه طوری است که تعداد زیادی از خانواده های زندانیان قزل حصار و ندامتگاه مرکزی کرج برای راحت تر شدن ارتباطشان با عضو زندانی خانواده به این جا مهاجرت کرده اند. بیشتر آنها آدم های فقیری هستند و زندگی پردغدغه ای دارند و بچه ها و جوان هایشان به کارهای خلاف رو می آورند.»
به گفته او امنیت مردم در این منطقه پایین است و لازم است که مسئولان برای بالا بردن ایمنی خانواده ها کاری کنند. این شهروند با بیان این که توزیع مواد مخدر در مقابل مدرسه ها به راحتی اتفاق می افتد، می گوید: «من یک پسر دبیرستانی دارم و معتاد شدن او کابوس زندگی ام است و به عنوان شهروند حق دارم از مسئولان بخواهم برای رفع مشکلات زندگی ما کاری کنند.»
خانواده زندانیان آسیب نیستند، آسیب پذیرند
رضا ر. نوجوانی است که در یکی از مکانیکی های اختر آباد کار می کند. ۱۶ ساله است و علاوه بر کار به صورت شبانه درس نیز می خواند. او می گوید: «پدر من به خاطر یک تصادف و عدم توان پرداخت دیه به زندان افتاد. وقتی او را به قزل حصار کرج انتقال دادند، ما امکان ملاقات هفتگی را از دست دادیم. ۲ سال ملاقات ما به چند ماه یک بار تبدیل شد و در نهایت با کمک اقوام توانستیم خانه ای در این منطقه اجاره کنیم و با توجه به این که من و برادرم بزرگ شده ایم و می توانیم کار کنیم، تقریبا باری به دوش کسی نداریم و زندگی خانواده مان را می گذرانیم.»
رضا ر. با بیان این که پدرش بیش از پنج سال است در زندان است و سه سال از این مدت را در قزل حصار بوده، می گوید: «به خاطر مشکلات زندگی علاوه بر کار تمام وقت مادرم، من و برادرم هم مجبور شدیم از سن پایین کار کنیم و الان من با ۱۶ سال سن تازه توانسته ام به مدرسه برگردم و شبانه در کلاس دوم راهنمایی درس می خوانم. وقتی کسی گرفتار می شود هیچ نهاد و مقام مسئولی نیست که به درد او و خانواده اش رسیدگی کند و ما داریم آبرومندانه گلیم خود را از آب می کشیم و کار خلافی هم نمی کنیم.»
مریم ق. مدیر یک سازمان مردم نهاد در زمینه کودکان کار در استان البرز با تاکید بر ضرورت حمایت های اجتماعی از این کودکان، می گوید: «متاسفانه عده قابل توجهی از بچه هایی که تحت پوشش سازمان ما هستند دست کم یکی از والدین و گاهی هر دو والدینشان در زندان هستند یا سابقه زندان دارند. مشکل بیشتر این خانواده ها هم اعتیاد است که در مواردی خرده فروشی مواد مخدر یا سرقت های جزئی ناشی از فقر است.»
به گفته مریم ق. این خانواده ها که اغلب مهاجرند، عموما آسیب پذیر و نیازمند کمک و مشاوره هستند. در میانشان کسانی هم هستند که به دلیل زندانی بودن یکی از والدین، اغلب پدر، به مناطق حاشیه نشین کرج مهاجرت کرده اند، اما نمی توان و نباید با آنها به عنوان معضل اجتماعی برخورد کرد. در واقع برخورد حذفی مشکلات اجتماعی جامعه را حل نمی کند، بلکه این افراد، به ویژه کودکان آنها باید حمایت شوند تا امکان رشد و آموزش مناسب داشته باشند.
مدیر این سازمان مردم نهاد فقر را عامل اصلی مشکلات اجتماعی می داند و تاکید می کند: «بیرون بردن زندان ها از مناطق مسکونی و شهری طرح خوبی است که باید با تدبیر و برنامه ریزی درست انجام شود، اما در عین حال باید از خانواده های زندانیان به ویژه کودکان آنان حمایت شود و امکانات آموزشی و بهداشتی مناسب در اختیار آنان قرار گیرد.»
او با اشاره به آمار بالای کودکان کار در کرج می گوید: «شورای شهر باید همزمان با اجرای طرح انتقال زندان های کرج به بیرون شهر، برنامه ای جدی برای خانواده ها و کودکان آنان داشته باشد. وگرنه انتقال زندان ها پاک کردن صورت مسئله و حرکتی نمایشی و بی نتیجه خواهد بود.»
مریم ق. جاده ملارد و شهرک های اطراف زندان کچویی، مهرشهر، کیانمهر و شهرک ها و محله های اطراف ندامتگاه مرکزی کرج و زندان قزل حصار، و گوهر دشت را از مناطقی دانست که دچار آسیب های اجتماعی فراوان تری هستند و به توجه بیشتری نیاز دارند.
استان البرز، به ویژه شهر کرج با میزان بالای مهاجرت از همه نقاط ایران علاوه بر مزایای تنوع و گوناگونی فرهنگی، دچار مشکلات فراوانی است که در مرکز شهر قرار گرفتن زندان های آن به دلیل گسترش و توسعه بافت شهری یکی از آنهاست. علاوه بر تقویت و افزایش مراکز فرهنگی، توجه به فرهنگ سازی و آموزش، انتقال زندان ها به خارج از شهر یکی از راهکارهای کاهش مشکلات شهری است که شورای سوم و چهارم با وجود ارائه برنامه هایی برای آن هنوز موفق به اجرای این انتقال نشده اند. وقت آن است که در دور پنجم، شورای شهر کرج برای عملی کردن این تصمیم عزم خود را جزم کند.