در صحن ـ شوراها ـ میری: قریب به سه دهه پس از پایان جنگ هشت ساله با عراق، آبادان همچنان درگیر هزار و یک مشکل است. شهری که از مهمترین شهرهای استان خوزستان محسوب میشود. آبادان یکی از شهرهایی بود که بیشترین آسیب و زیان را از جنگ دید.
شهری که زمانی نه چندان دور از سرآمدترین شهرهای ایران محسوب میشد، حالا برای رفع نیازهای اولیه مردمانش، از آب و برق گرفته تا کار و کشاورزی با مشکلات جدی دست به گریبان است. مجموعه اقدامات دولتی و نیز تلاشهای چهار شورای شهر آبادان، هنوز که هنوز است شهر را به وضع قابل قبول نرسانده است.
نماینده آبادان در مجلس تصریح میکند که وجود مشکلات فراوان در حوزه های مختلف، سبب بیانگیزهگی آبادانیهای مهاجر برای بازگشت به شهرستان، بهرغم گذشت ۲۷ سال از پایان جنگ تحمیلی شده است. وی همچنین در گزارشی تأسفبار از وجود ۲۴ هزار نفر تحت پوشش سازمانهای حمایتی بهزیستی و کمیته امداد خبر داده است.
آبادان پس از اهواز و دزفول، و در کنار ماهشهر با حدود 300 هزار نفر جمعیت، سومین شهر بزرگ استان خوزستان است؛ اما گلایهمندی شهروندان آبادانی از وضع زندگیشان در این شهر، فراگیر و قابل توجه است. انتقادهایی که بخشی از آنها متوجه شورای شهر میشود.
مشارکت پایین، شورای ضعیف
مازیار از کنشگران مدنی شهر آبادان معتقد است که یکی از دلایل مهم ناکارآمدی یا خروجی ضعیف شورای شهر آبادان، انتخاب گزینههای نامناسب درنتیجه مشارکت پایین اهالی شهر است؛ او تاکید میکند: «انتخابات شوراها در چهار دوره گذشته در آبادان به شکل محسوسی با مشارکت پایین مردم همراه شد.»
او معتقد است که «به احتمال زیاد در انتخابات شوراهای پنجم هم چنین وضعی را شاهد خواهیم بود؛ اما امیدوارم این پیشبینی بهوقوع نپبوندد، و مردم شهر با مشارکت فعال، ترکیب شورا را کارآمدتر کنند.»
وی ملاحظه مهم دیگری را مطرح میکند: «ترکیب چهار شورای پیشین به شکل برجستهای نشاندهنده همسویی اعضای شورا با نمایندگان مجلس بوده و کمتر شهروند مستقل و متخصصی پا به شورا گذاشته است.»
او سیستم مدیریتی شهر را «بیمار» توصیف و از «باندبازی»های مسلط انتقاد میکند و میافزاید: «حضور فعال شهروندان و کنشگران مدنی میتواند به این وضع بیمارگونه پایان دهد.»
سیطره روابط قومی قبیلهای
غلامرضا، یکی دیگر از کنشگران مدنی آبادان هم از زاویه مشابهی به ترکیب شورای شهر و انتخابات آن در چهار دوره قبل نگاه میکند و میگوید: «واقعیت تلخ، سیطره مناسبات قومی ـ قبیلهای در انتخابات آبادان است.»
وی با ابراز امیدواری نسبت به تغییر این وضع در انتخابات پیشرو، میافزاید: «واقعیت این است که نامزدهای شورای پنجم باید بدانند در رقابت و انتخاباتی گام خواهند گذاشت که چه بسا اختلاف رأی نفر اول با نفر دهم شاید هزار رأی نیز نباشد.»
او توضیح میدهد: «این اختلاف کم ممکن است خطرناک باشد و برخی نامزدها را بهجای پیگیری برنامهها و پروژههایشان، به لابی و زد و بند با نیروهای سیاسی مسلط بر شهر و بازیگران اصلی سوق دهد. اتفاقی که استقلال آنها را به حاشیه خواهد برد.»
غلامرضا با اشاره به کاهش تعداد اعضای شورای شهر آبادان از 13 عضو به 9 نفر، میگوید: «این وضع طبیعتا باعث افزایش نفوذ مناسبات عشیرهای و قبیلهای و قومی و خانوادهای خواهد شد، و کمتر نامزدی میتواند از این وضع خود را کنار کشد؛ مگر کسانی که واقعا دغدغه بهبود وضع آبادان دارند و متخصص و مردمی هستند و به منافع شخصی و مصالح باندی فکر نمیکنند.»
ناهماهنگی شهردار و شورا
فائزه، مهندس عمران است و با شهرداری آبادان در تماس؛ او که اطلاعات خوبی از مناسبات شهرداری و شورای شهر آبادان دارد میگوید: «متاسفانه عملکرد شهردار با شورای آبادان، نه در مورد قبل و نه در مورد جدید، هماهنگ نیست؛ نمونهاش انتقال پارک بانوان بدون هماهنگی با شورای شهر؛ آن هم پارکی که حدود 2 میلیارد تومان برایش هزینه صرف شده بود.»
وی اضافه میکند: «متاسفانه شهرداری هر کاری که بخواهد بدون هماهنگی با شورای شهر انجام میدهد و پروژههای خود را بدون اینکه مصوب شده باشد و شورا درباره آنها نظارت استراتژیک داشته باشد، اجرایی میکند.»
او معتقد است که شورا و شهرداری هیچکدام دارای برنامه میانمدت و درازمدت نیستند و همفکری و همکاری لازم میان آنها وجود ندارد. وی همچنین به چالشهای جدی در جلسات رسمی و غیرعلنی میان شهرداری و شورای شهر اشاره میکند.
فائزه از تغییر مسیر ناگهانی و نه چندان مهندسیشده برخی خیابانها و کوچههای شهر (مانند خیابان امیری) و عدم اطلاعرسانی بهموقع و کافی به شهروندان آبادان در این خصوص، به عنوان یک نمونه اشاره، و از آن انتقاد میکند. علاوه بر این، وی به قطع درختان برخی خیابانها توسط شهرداری بدون مجوز از شورا و نیز کاشت نخل در زمان غیرمناسب و همچنین بدون هماهنگی با شورا اشاره میکند.
او همچنین میافزاید که «شورای شهر و شهرداری آبادان چنان که باید به فکر عمران و آبادانی شهر نبودهاند و بیشتر به فکر ظاهر و اقدامات صوری بودهاند. حتی مبلمان شهری هم چنان که باید نیست.»
وی همچنین از بلاتکلیف و معطل ماندن بسیاری از پروژههای سالهای 94 و 95 در آبادان خبر میدهد و آن را شاهد مهمی از کارآیی ضعیف شورا و شهرداری آبادان میداند، آنهم درحالیکه «آبادان نخبگان و متخصصان زیادی دارد.»
این مهندس شهرسازی میگوید: «تا جایی که خبر دارم بیش از 180 شرکت از شهرداری آبادان طلبکار هستند؛ بخشی از این وضع البته به بحران اقتصادی حاکم بر کشور مربوط است اما قطعا بخشی از آن هم به سوءمدیریت برمیگردد.»
کنشگران مدنی و نخبگان و انتخابات شورای پنجم
پتانسیل کنشگری مدنی و فارغالتحصیلان دانشگاه و نخبگان آبادان چنان هست که شورایی بهتر از چهار دوره قبل را سامان دهد.
شورایی که بتواند به مشکلاتی چون فاضلاب شهر ـ که تبدیل به مشکلی قدیمی و بسیار جدی شده ـ، ترافیک و دستفروشها و وضع اسفبار حاشیهنشینهای شهر رسیدگی بهتر داشته باشد و آنها را به طور محسوس تغییر دهد.
شورای کارآمد میتواند نه فقط سیمای شهر را دگرگون کند بلکه از جهت عمرانی و زیرساختهای توسعهای، آبادان را تکان دهد و با پیگیری جدی و تخصصی، رفاه بیشتری برای صدها هزار شهروند رنجکشیده ایجاد کند. شهروندانی که آسیبهای فراوان و محرومیتهای پرشماری را از جنگ هشت ساله همچنان حمل میکند.