در صحن ـ شوراها ـ ماندگاری: مشهد که چهارشنبه گذشته با زلزله شش ریشتری لرزید، کمتر کسی فکر میکرد ماجرای ترسناک کش پیدا کند؛ حکایت اما با پسلرزههای پرتعداد ادامه یافت. دهها پسلرزه با شایعاتی که دهان به دهان میچرخید و در کانالها و گروههای تلگرامی منتشر میشد، همراه شد و بر هراس اهالی مشهد اضافه کرد.
دستورالعملها و توصیههای ایمنی و هشدارهای گاه و بیگاه برخی مسئولان مرتبط با ماجرا (ازجمله رییس سازمان هلال احمر) از یکطرف آرامشبخش بود و از طرف دیگر، موجب تشدید دلنگرانی شهروندان از تکرار حادثه. پسلرزه شدید بامداد پنجشنبه گذشته، خیال خیلی از مشهدیها را راحت کرد که چارهای جز خروج از منزل ندارند. این درحالی بود که پیش از آن، دهها هزار و بلکه صدها هزار مشهدی، از خانههای خود خارج شده و روانه پارکها و حومه شهر و «زیر سقف آسمان» شده بودند.
از نمایشگاه بینالمللی تا حرم امام رضا
زمینلرزه شش ریشتری صبح چهارشنبه، از همان آغاز هرج و مرج را در شهر کلید زد. با تعطیلی مدارس و هجوم والدین برای بردن فرزندان خود، موجی از ترافیک به ترافیک بیمار و پرمشکل مشهد دامن زد.
از بازار رضا و خیابان تهران گرفته که مغازهدارها و فروشندگان پاساژهها راهی خیابان شدند تا احمدآباد و میدان شریعتی و سجاد و خیام و اطراف حرم، همهجا، هرکس در خیابان بود، اسیر ترافیک سنگین شد.
ساعات نخستین شوک ترسناک که گذشت، و پسلرزهها که با شایعات گره خورد، موج خروج از شهر هم شدت گرفت. خروجیهای غربی و جنوبی مشهد، و شمالی و شرقی، همه شاهد ترافیک و هرج و مرج شدند. چیزی که نبود و پنهان بود و حتی زیر آوار زلزله، مشخص، فقدان مدیریت بحران توسط مسئولان شهر بود.
برخی مذهبیها و بعضی از آنهایی که ماشین نداشتند، روانه حرم امام رضا شدند؛ گروهی روانه باغ وکیلآباد؛ بعضی در پارکهای حاشیه شهر (ازجمله بلوار فرودگاه) ساکن شدند؛ عدهای در بلوارهای شهر (ازجمله بلوار راهآهن و بلوار فردوسی و بلوار وکیلآباد) زیر سقف آسمان ماندند؛ جماعتی هم روانه نمایشگاه بینالمللی شدند که درهایش را باز کرده بود تا خلق با چادرهای شخصی و مسافرتی، در سولهها مستقر شوند.
در میان این بلبشو و گریز همگانی و فرار و جابجایی صدها هزار مشهدی، که از عصر چهارشنبه تا بامداد پنجشنبه به طول انجامید، آنچه نبود و مفقود بود، مدیریت شهری بود.
زهرا، بانوی 60 ساله مشهدی که همراه با سه فرزندش راهی باغ وکیلآباد شده بود میگوید: «ببخشید؛ ولی نمیتوانید تصور کنید من و فرزندانم چقدر در هوای سرد، برای استفاده از دستشویی عمومی معطل بودیم در صف شلوغ و ازدحام جمعیت. و تازه فهمیدم که چقدر امکانات اولیه و ضروری، کم است.»
فاطمه، دیگر بانوی 55 ساله مشهدی، تجربه مشابهی در نمایشگاه بینالمللی مشهد دارد؛ او که با همسر و دو فرزندش در چادری شب پنجشنبه را به صبح رساندهاند، تاکید میکند که تنها امکاناتی که در اختیار آنان قرار گرفته، درهای باز نمایشگاه بوده و «دیگر هیچ».
هم زهرا و هم فاطمه از ترافیک سنگین و فقدان نیروهای انسانی کافی برای امدادرسانی در وضع بحرانی، انتقاد میکنند.
کار سیاسی شهردار و شورای شهر وسط بحران و زلزله
هرچند اداره کل مدیریت بحران استان خراسان رضوی، زیر نظر استانداری تشکیل میشود و دامنه اختیارات و تواناییهای شورای شهر و شهرداری مشهد در عمل چندان نیست؛ اما این به معنای منتفی شدن نقش مدیران شهری (شورا و شهرداری) نیست.
در ماجرای زلزله اخیر اما ظاهرا خبری از شهردار نبود. کمتر از 24 ساعت طول کشید تا معلوم شود که آقای شهردار برای قرائت پیام ابراهیم رییسی و اعلام نامزدی وی برای انتخابات ریاست جمهوری، روانه نشستی سیاسی در تهران شده است.
کمتر کسی از مشهدیها بود که این خبر را شنید و متعجب و متاسف و خشمگین نشد.
بازتاب ماجرا خیلی زود در کانالها و گروههای تلگرامی آشکار شد. به عنوان نمونه در یک کانال پرمخاطب تلگرامی محلی مشهد این خبر درج و منتشر شد: «در شرایطی كه مردم مشهد ساعاتی بد در شرایط بحرانی زلزله را سپری نمودند و هنوز هم پسلرزههای آن باقی است ،سیدصولت مرتضوی بهجای باقی ماندن در شهر و كمك به عادیسازی شرایط ترجیح داد به عنوان نماینده حجتالاسلام رئیسی راهی نشست جمنا شود!»
یک کانال تلگرامی دیگر هم محترمانه انتقاد کرد و نوشت: «زلزله در مشهد؛ شهردار مشهد در نشست انتخاباتی تهران! طنز تلخ…»
انتقادها اما همه اینقدر مودبانه و توام با طعن و غیرمستقیم، نبود؛ یکی صریحتر نوشت: «اینكه شهردار مشهد نقش سخنگوی حجتالاسلام رئیسی را بازی میكند، نشان میدهد چرا مدتی است مدیریت شهری رها شده و بودجهها سرگرم سیاسی بازی است.»
در نمونهای مشابه هم، یکی از کانالهای تلگرامی مشهد نوشت: «زلزله در مشهد؛ شهردار مشهد در نشست انتخاباتی تهران؛ ما شیفتگان خدمتیم؛ نه تشنگان قدرت.»
و نیز در شاهدی دیگر، در یک کانال تلگرام آمده بود که «در مسئولیتپذیری سیاسیون موسوم به ارزشی همین بس که شهردار مشهد وسط این آشوب ول کرده رفته تهران واسه سهمگیریهای سیاسی.»
در برابر موج انتقادها، شهرداری ناچار به توضیح شد؛ مدیرکل روابط عمومی شهرداری مشهد گفت که شهردار تا صیح پنجشنبه در مشهد بوده و «بعد از اینکه اطمینان حاصل کرد که خطری شهر مشهد را تهدید نمیکند، با اخذ مرخصی از شورای اسلامی شهر، مشهد را به مقصد تهران ترک کرد تا بهعنوان معتمد سیاسی برای ساعاتی محدود در جلسه جبهه مردمی نیروهای انقلاب حضور یابد.»
توضیح شهرداری بجای آنکه کار را درست کند، موجب واکنشهای تندتر شد. بسیاری از کانالهای تلگرامی و شهروندان مشهدی پرسیدند که «شهردار مشهد از کجا خبر داشته و اطمینان حاصل کرده که خطری شهر را تهدید نمیکند؟ مگر او علم غیب دارد؟ در چنین شرایط پرخطر و بحرانی، آیا مصالح یک جناح سیاسی به زندگی میلیونها شهروند مشهدی ارجحیت دارد؟»
حیرتبرانگیز آنجا بود که نه تنها هیچ صدای همدلی از شورای شهر با مردم مشهد بلند نشد و نه تنها هیچکدام از اعضای شورای شهر مشهد نسبت به رفتار سیاسی و بیمسئولیتی شهردار، انتقاد نکرد، که فراتر، رییس شورای شهر مشهد در مقام دفاع از شهردار به توجیه ماجرا پرداخت.
رییس شورای شهر مشهد با بیان اینکه شهردار برای سفر خود به تهران از شورا مرخصی گرفته، گفت: «شهردار مشهد از همان ابتدا برای تمام سفرهای خود به خارج از شهر با شورای اسلامی شهر هماهنگی کامل داشته است. برای سفر اخیر خود به تهران نیز مرخصی خود را از شورای شهر مشهد دریافت کرده و هیچ مشکلی قانونی دراین ارتباط وجود نداشته است. نکته دوم اینکه خوشبختانه در زلزله روز گذشته هیچ آثار تخریبی در شهر مشهد وجود نداشته بلکه کانون این زلزله در 84 کیلومتری شهر مشهد بوده است.»
انتقاد کنشگران مدنی از شهردار و شورا
توضیحات شهرداری و شورای شهر اما به نظر میرسد که برای خیلی از شهروندان مشهدی قانعکننده، نبوده است.
خسرو از کنشگران مدنی مشهد میگوید: «از ترکیب سیاسی شورای شهر مشهد هیچ انتظاری بیش از این نیست. آقایان اذعان میکنند که در میانه بحران و هراس صدها هزار شهروند، به شهردار مرخصی دادهاند تا در نشستی سیاسی حضور پیدا کند. آیا جان و مال مردم مشهد مهمتر بود و هست یا حضور در یک میتینگ انتخاباتی؟»
خسرو اضافه میکند: «توضیح شهردار و رییس شورای شهر مشهد، بجای آنکه افکار عمومی معترض و منتقد را راضی کند، بر تلخی ماجرا اضافه کرد.»
مازیار یکی از دیگر از کنشگران مدنی مشهد هم تاکید میکند: «این که شهردار مشهد آقای مرتضوی موقع بحران، شهر را رها کنند قبلا هم سابقه داشته؛ اگر یادتان باشد موقع برف سنگین سه ماه پیش هم شهر را رها کرد و رفت برنامه تبلیغاتی شبکه دو تلویزیون.»
او اضافه میکند: «من ساعتها در اطراف شهر و داخل آن چرخیدم؛ از بلوار وکیلآباد تا حرم و از بلوار فرودگاه تا جاده چناران؛ واقعا نبود مدیریت شهری محسوس بود و بهمریختگی شهر و انسداد معابر شهری آشکار. صف ماشینها برای سوخت پشت پمپ بنزینها باورنکردنی بود؛ همانطوری که شنیدم خیلی از شهروندانی که شب را تا صبح در پارکها و بلوارها به صبح رسانده بودند، از کمبود آب آشامیدنی و دستشویی، که چیزهایی ساده و اولیه است، ناراضی شدهاند؛ ظاهرا هیچ کسی هم پاسخگوی این وضع نبوده و نیست.»
مجید، مهندس راه و ساختمان است و سابقه همکاری با شهرداری مشهد را در کارنامه دارد؛ او میگوید: «هر مشهدیای که میخواهد بداند رای او در انتخابات شورای شهر چقدر بر سرنوشتش موثر است میتواند ببیند الان که در بحران، شهردار شهرش کجاست؟»
او اضافه میکند: «حقیقتا در این شورای شهر مشهد یک نفر نبود شهردار را بهخاطر این بیمسئولیتی بازخواست کند؟ صرف مرخصی گرفتن او کافی است؟»
هر سه آنها، ابراز امیدواری میکنند که با حضور فعال اکثریت بیتفاوت مشهدیها در انتخابات آتی شوراها، ترکیب شورا از حالت سیاسی خارج شود و دراختیار افرادی قرار گیرد که دغدغه توسعه انسانی و پایدار مشهد را دارند و به مدیریت شهری از پشت عینک سیاسی نگاه نمیکنند؛ بلکه رویکردی تخصصی و علمی به مشکلات دارند و دارای سابقه مدیریت هستند.