در صحن-شوراها- کویستان شادمانی: محله های محروم، معمولا به خاطر تراکم جمعیتی، رای دهندگان قابل توجهی هم دارند. از این رو در موعد انتخابات، جولانگاه کاندیداها با وعده های ریز و درشت می شوند. در این محله ها نه فقط تعداد زیاد رای دهندگان، برای کاندیداها جذابیت دارند بلکه برای کاندیداهای غیرمسوول، دو مزیت دیگر هم دارند: اول اینکه روی هر مساله ای دست بگذارند، خود مشکلی بزرگ بحساب می آید، بنابراین کاندیداها مجبور نیستند خیلی به خودشان زحمت دهند طرح و برنامه تهیه کنند. دوم اینکه جمعیت رای دهند، سازمان یافته نیستد که فردای انتخابات بتواند مطالبات خود و وعده های کاندیداها را پیگیری کنند. اینگونه است که مردم فقیر محلەهای محروم، محروم می مانند و مطالبات انباشتەشان، تا انتخاباتی دیگر و های و هویی دیگر.
محله های محروم در همه شهرهها وجود دارند ولی در شهرهای محروم، محله های محروم، محروم ترند، مثل محله های محروم شهرستان مهاباد در استان کردستان.
شهرستان مهاباد کە خود جزو مناطق محروم است، دارای چند بخش حاشیەای است مانند آختاچی، خلیفان، شارویران و پشت تپ. هربار کە قرار است مسئولی استانی یا کشوری بە مهاباد سفر کند، اعضای شورای شهر و نمایندە مجلس شروع بە صحبت از نیازهای این محلەها می کنند. گاه پولهایی بە طرح های آبادانی و سازندگی این شهرستان اختصاص دادە می شود، اما آنچە حاصل می شود، با آنچە بر مبنای نیاز درخواست شدە بود، همخوانی ندارد و موجبات نارضایتی مردم را فراهم می آورد. بە عنوان مثال در دیدار رهبر ایران از مهاباد یک میلیارد تومان برای اجرای طرح های آبادانی در مهاباد اختصاص یافت، در حالیکە ساخت یک مرکز بهداشت معمولی ۸٠٠ میلیون تومان خرج برداشت. امام جمعە و شورای شهر مهاباد با انتشار نامە سرگشادەای در آستانە سفر رئیس جمهور در سال ۱۳۹٤ بە بیست و شش مورد از نیازهای عاجل مردم این شهرستان اشارە کردە بودند. دکتر اسماعیل نبی زاده، فعال مدنی و عضوهیات علمی دانشگاه آزاد مهاباد نیز با ذکر جزئیات بە نیازهای شارویران، آختاچی و خلیفان پرداختە بود، از جملە نیاز بە ایجاد یک بیمارستان ۳۰ تختخوابی در شهر خلیفان. بالاخرە دردهە فجر سال ۱۳۹۵ خلیفان بە جای بیمارستان دارای یک مرکز بهداشت معمولی شد، مرکزی کە هشتصد میلیون تومان هزینە برداشت.
وعدەهای عمل نشدە انتخاباتی و رای مردم
در رابطە با وعدەهای انتخاباتی بە منظور کسب آرای جمعیت ساکن در نواحی محروم شهرستان مهاباد ، پای صحبت چند نفر از اهالی نشستم. قادر خدری زادە، دست فروش ساکن در خلیفان بە درصحن می گوید: «انتخابات نزدیک است. بار دیگر سر و کلە کاندیداها با شعارهای گندە پیدا می شود. بلند گو می گذارند، داد و هوار راه می اندازند، هی شعار می دهند. مردم را پای صندوق کە کشاندند، آب شان کە از جوب گذشت، آش همان آش و کاسە همان همان کاسە.» قادر در حالیکە با صدای بلند سعی می کرد عابران را برای خرید میوه هایی کە در وانت پارک شدەاش و در کنار خیابان چیدە بود جلب کند، با لبخندی اضافە کرد: «ما هم از کاسبی می افتیم آن وقت. اینقدر اینها با بلند گوهایشان داد می زنند و موسیقی و رقص کردی می گذارند کە صدای ما بە مشتری نمی رسد.» مام محمود کە داشت از قادر میوه می خرید، می پرسد:«حالا بە کی رای میدهی؟ گویا می خواهند دست فروش ها را جمع کنند. میگویند سد معبر می کنید.» قادر پاسخ می دهد: «بە یک بچە فقیری رای می دهم کە درد ما را بفهمد. هیچ کاری کە از دستش برنیاید، دست کم ماها را بی آب و نان نمی کند.»
رای فقرا
باجی سکینە زن میان سالی کە هنوز بە رسم قدیم دوک دستی نخ ریسی در دست دارد و مشغول ریسیدن دستەای پشم است کە از شال کمرش آویزان شدە، در مورد مشکلات بی پایان خلیفان می گوید:«رولە گیان، شورا کە سهل است، آن کلە گندەها هم کاری نمی کنند. ببین چند سال است می گویند این کوچە گلی ما آسفالت می شود؟ نشد کە نشد. هی شعار می دهند. میایند رای جمع می کنند. شورا کە شدند یادشان می رود.»
حاج رضا در مغازەاش در پشت تپ، نشستە و منتظر مشتری است. یک جفت دمپایی پلاستیکی از او خریدم و سر صحبت را باز کردم. او در مورد انتخابات شوراها می گوید:«کم کم سر و کلەشان پیدا می شود دوبارە. قبلا شورا نبود، همە غرغرها سر مسئولین زدە می شد. حالا شورا هست همە تقصیرها گردن شورا میافتد. فرقی نمی کند. شورا باشد و نباشد چیزی عوض نمی شود.» پرسیدم رای می دهد؟ گفت: «البتە. مهر انتخابات را باید داشتە باشیم.» گفتم مگر فقط برای مهر انتخابات رای میدهید؟ پاسخ داد:«مگر رای ما فایدە دیگری هم دارد؟ رای فقیر فقرا کجا می رود؟ چیزی عوض نمی شود کە. وضع محلات ما سال های سال، همان بودە کە هست.»
رای هایی از جنس رای عشیرەای
یکی از مسئولین فرمانداری مهاباد دربارە انتخابات شوراها و رای مردم محلات محروم بە در صحن می گوید: «متاسفانە رای مردم محروم عملا کاربردی جز تعیین برندە انتخابات ندارد. سطح سواد در میان آنان کم است. کاندیداها با وعدەهای انتخاباتی و کمک های جزئی خواروبار و نیز با همکاری ریش سفیدان محلەها راحت می توانند رای آنان را جذب کنند. بسیاری از این مردم باور کردەاند کە ما شناسنامەهایشان را یکی یکی کنترل می کنیم و اگر رای ندادە باشند یارانە یا کمک هایی مثل کمیتە امدادشان قطع می شود. بە همین دلیل میزان رای دادنشان بالاست. این نگرانی و نیاز مادی فرصت مناسبی برای کاندیداهای متمول فراهم می کند کە بە آسانی رای آنها را جلب کنند. از طرفی بافت مهاباد و روستاهای اطرافش بافتی عشیرەای و سنتی است. وقتی ریش سفید و بزرگتر ایل سفارش کسی را بکند، همە بە تبعیت از او بە آن فرد رای می دهند. رایی کە با آگاهی دادە نشدە، عملا جایی نمی رود و نظارت و پرس و جویی هم ندارد.»
عدم آموزش های مدنی
هادی سهرابی دانشجوی دانشگاه آزاد دربارە رای مردم محروم می گوید:« سازمان های جامعە مدنی در این مناطق محروم چندان فعال نیستند. آنهایی هم کە بە میانشان می روند از جنس خود همان مردم نیستند. آگاهی بخشی خاصی در مورد اهمیت رای مردم و لزوم نظارت آنان دادە نمی شود. علی رغم تعداد رای بالایی کە از این مردم جمع می شود، کلا کارهایی کە برای آنها انجام می شود کارهای خیریە است، نە کارهای آموزشی، پس عملا رای بالای این محرومین را می توان خروار خروار با کمی شگرد تبلیغاتی بە دست آورد. بعدا هم کسی پیگیر نمی شود کە رای من کجا رفت؟ یا وعدەهای انتخاباتی چە شد؟»