در صحن-شوراها- سمانه غفرانی: «زمین خانهی حیوانات هم است.» این واقعیت را مردم در جوامع توسعه یافته آموخته اند. بعد از دوره شکار و غارنشینی که حیوان غذای اصلی انسان به شمار میآمد، در دوره کشاورزی، بشر آموخت انواعی از حیوانات را به عنوان غذا پرورش دهد، انواع دیگری را به عنوان نیروی کمکی کار نگهداری کند و به خدمت بگیرد و یا به عنوان حیوان خانگی از انواعی از حیوانات با عشق و علاقه مراقبت کند. به جز این گروه، حیوانات دیگری هم زندگی میکنند که جزو حیوانات وحشی و درنده و یا بیماریزا به شمار نمیآیند و در واقع با انسانها همزیستی و همسایگی دارند. این دسته از حیوانات در برخی جوامع و فرهنگها عزیز شمرده میشوند و با آنها مهربانانه برخورد میشود، اما در برخی جوامع نیز مزاحم به شمار میآیند و انسانها سعی میکنند آنها را از بین ببرند.
مثال بارز این تفاوت، را در دو کشور ترکیه و ایران می تواند دید. این دو کشور هرچند فرهنگ دینی و اقلیمی نزدیک به هم دارند، اما در برخورد با حیوانات بیسرپرست رفتاری متفاوت دارند. اگر به هر کدام از شهرهای ترکیه سفر کرده باشید، سگها و گربههای فراوانی را میبینید که در خیابان با آرامش پرسه میزنند و بدون این که از آدمها بترسند، حتی برخی از قواعد شهروندی محیط انسانی خود را نیز رعایت میکنند. مثلا ناگهان وسط خیابان نمیپرند، به مردم حمله نمیکنند، در جاهای مشخصی دنبال غذا میگردند و معمولا هر کدام جا و محلهای مشخص دارند. در مقابل انسانها نیز با آنها مهربانند و از آنها نمیترسند. شهرداریها در قبال این حیوانات احساس مسئولیت دارند و علاوه بر واکسیناسیون آنها و عقیمسازی به جهت کنترل جمعیت آنها، در جاهای مشخصی از محلهها برای این حیوانات ظرف آب و غذا گذاشتهاند و مردم مازاد غذای خود را در آن محلها برای حیوانات میگذارند. در شهرهای با امکانات بیشتر به کمک نهادهای مدنی برای سگها و گربهها سرپناه میسازند تا از گزند ناملایمات آب و هوایی در امان بمانند و حتی در زمستان روی آنها در خیابان پتو میکشند تا از سرما نمیرند.
علاوه بر این که در کشور ما عده کثیری از مردم حیواناتی مثل سگها را نجس و گربهها را نحس میدانند و از آنها دوری میکنند، نامهربانی با حیوانات گاه تا آزار و اذیت و شکنجه آنها نیز ادامه مییابد. اوج این نامهربانی کشتار سیستماتیک سگها با روشهای گاه بسیار خشن است که از سوی نهادهای مسئول به بهانهی آلودگی محیط زیست و خطر برای مردم انجام میشود؛ اما این رویه چند سالی است که رو به تغییر گذاشته است.
آذربایجان شرقی پایلوت مهربانی با حیوانات
چند سالی است که مدافعان حقوق حیوانات در مقابل حیوانکشی و حیوانآزاری ایستادگی میکنند و سعی میکنند با فراهم آوردن امکاناتی هرچند ابتدایی، توجه مسئولان شهری را به موضوع احترام به حقوق حیوانات و ترویج حیواندوستی جلب کنند. یکی از مراکز موفقی که توانسته رویکرد مسئولان شهری را به حیوانات بیسرپرست تغییر دهد پناهگاه حیوانات پردیس است.
ژیلا پورایرانی مدیر این موسسه با همکاری سازمان مردمنهاد انجمن حمایت از حیوانات تبریز، بخش خصوصی و با حمایت خیرین از پنج سال پیش با تاسیس این موسسه و جمعآوری حیوانات بیسرپرست، موجب شده دیگر سگی در شهر تبریز کشته نشود. انگلزدایی و عقیمسازی حیوانات بیسرپرست از جمله کارهای این موسسه است. تلاشهای خانم پورایرانی و دوستانش همراهی شهرداری و شورای شهر تبریز را برانگیخت و شهردار تبریز قول داد به ساخت پناهگاه جدید برای حیوانات کمک کند. با توسعه امکانات پناهگاه حیوانات پردیس تاکنون علاوه بر سگهای بیسرپرست حیوانات دیگری نظیر اسب و روباه و گربه و پرندههای جغد و کرکس و عقاب در درمانگاه این موسسه مورد معالجه قرار گرفتهاند. دومین شعبه پناهگاه حیوانات پردیس نیز در شهر بناب ساخته شده است.
با جان گرفتن جریانهای مدنی حمایتگر حیوانات، نگرش مسئولان شهری در آذربایجان شرقی تا جایی تغییر کرد که به کلی از سگکشی دست کشیدند و با جمعآوری حیوانات بیسرپرست از سطح شهر آنها را برای واکسیناسیون، انگلزدایی، عقیمسازی و نگهداری به پناهگاهها میسپرند و در حالی که توجیه مسئولان شهری در مناطق دیگری از ایران برای کشتار حیوانات آلودهسازی محیط زیست و شیوع بیماری عنوان میشود، مدیران شهری تبریز معتقدند اتفاقا این کشتار سگها و حیوانات دیگر است که پیامدهای منفی بهداشتی و زیستمحیطی دارد.
پناهگاه روستایی برای گربهها
محموده یاوری، زنی سالخورده در یکی از روستاهای شهر سراب است. مهربانی خانم یاوری گربههای بیسرپرست روستا را گرد خانهاش جمع کرده است. او روزانه به بیش از ۲۰ گربه غذا میدهد و از آنها مراقبت میکند و به همین دلیل در روستاهای منطقه سراب به شهرتی محلی دست یافته است. خانم یاوری هیچ امکانات یا کمکی از هیچ جایی برای این کار دریافت نمیکند و میگوید این کار را برای رضای خدا انجام میدهد و ابراز امیدواری میکند که همه جا با حیوانات مهربان باشند. گربهها در اطراف خانه روستایی خانم یاوری پرسه میزنند و وقت غذایشان که میشود نزد او میآیند. خانم یاوری با بیان این که مردم روستا کلا با حیوانات مهربانند، میگوید: شاید کودکان برای بازی با شیطنت مثلا به گنجشکها سنگ بزنند، اما در روستا بچهها با حیوانات بزرگ میشوند و آنها را دوست دارند. به گفتهی خانم یاوری در اطراف هر خانهی روستایی پر از حیوانات خانگی است و علاوه بر این، هر خانه پذیرای حیوانات بیسرپرستی هم هست که معمولا یکی دو تا هستند، بچههای خانه با این حیوانات بازی میکنند و به آنها خو میگیرند و از این طریق مراقبت از محیط زیست خود را یاد میگیرند. خانم یاوری بیش از ۲۰ گربه را حمایت و تغذیه میکند. او دربارهی واکسیناسیون و بهداشت این حیوانات چیز زیادی نمیداند و میگوید: انشاءالله که بیمار نیستند و تا حالا هم مشکلی برای من پیش نیاوردهاند. خانم یاوری از شورای روستا انتظار دارد مخصوصا در فصل زمستان برای حیوانات بیسرپرست پناهگاهی درست کند و میگوید: البته مردم هم باید این را بخواهند و کمک کنند.
دکتر حیدر قدیمی، دامپزشک مدافع حیوانات در آذربایجان در این باره میگوید: البته که حیوان ممکن است ناقل بیماریهایی به انسان و حتی حیوانات دیگر باشد، اما به این بهانه نمیتوان به قتلعام حیوانات روی آورد. بلکه جوامع انسانی باید به عنوان مراقبت و نگهداری از بخشی از طبیعت، از حیوانات مراقبت کنند.
به گفتهی او شهرداریها و شوراهای شهر و روستا نهادهای مرتبطی هستند که میتوانند و اصلا باید در این زمینه فعالیت کنند و به یاری سازمانهای مردمنهاد بشتابند. او تشویق مردم به حیواندوستی و آموزش مراقبت از حیوانات و رعایت بهداشت حیوانات و تشویق مردم به تشکیل گروههای حامی محیط زیست و حیوانات را از جمله وظایف مدنی شورای شهر و روستا میداند.
به اعتقاد دکتر قدیمی درست است که مردم در قالب تشکلهای مدنی میتوانند خواستههایی از شوراها داشته باشند، اما آموزش عمومی در زمینه محیط زیست و حقوق حیوانات بدون حمایت شوراهای شهر و روستا اگر هم امکانپذیر باشد، بسیار دشوار است.
این مدافع حقوق حیوانات تشکیل گروههای محلی و دوستانه را یکی از مفیدترین راهکارهای رسیدگی به حیوانات بیسرپرست میداند و میگوید: این شبکههای کوچک میتوانند به هم پیوسته بشوند و زنجیرهای از حلقههای کوچک اما متصل به هم را به وجود بیاورند که قدرت فرهنگسازی و ایجاد تغییر دارد. این زنجیرهها به عنوان نهادهای محلی کوچک اما به هم پیوسته میتوانند شوراها و شهرداریها را موظف به رعایت حقوق حیوانات در عین توجه به بهداشت محیط زیست کنند.