درصحن-شوراها – سعیدی سیرجانی: شورای چهارم نفسهای آخر را میکشد و به آخر راه و کار خودش نزدیک و نزدیکتر میشود. کمتر از چهار ماه دیگر انتخابات شوراهای پنجم همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. آیا مردم و به خصوص جوانان که میتوانند در این انتخابات فعال و موثر باشند، انتخابات شوراها را جدی میگیرند؟ آیا جوانان در گوشه و کنار کشور، شورای شهر خودشان را مهم میدانند؟ از آن شناختی دارند؟ به نیت رسیدن به جواب این سوالها و سوالهای مشابه در کرمان، راهی یکی از کافههای شهر شدم. جایی که ترکیب جمعیتی جوانش کاملا واضح است.
دنبال جواب سوالها در کافه!
در کرمان هم مثل خیلی دیگر از شهرهای کشور، کافهنشینی و کافهگردی جوانان زیاد شده؛ محلی برای گریز از استرسها و حاشیههای زندگی، و پاتوقی برای گذراندن زمان با رفقا و صحبت درباره هر موضوعی که جذاب باشد.
راهی بلوار جمهوری شدم و در کافهای کنار میزی که سه دختر و پسر جوان مشغول گپ و گفت بودند سفارش خودم را دادم و به انتظار فرصت مناسب برای بازکردن باب صحبت و طرح موضوع نشستم. از سکوت میان شوخی سه جوان استفاده کردم؛ اجازه خواستم چند دقیقه وقتشان را بگیرم؛ توضیح دادم که در حال تهیه گزارشی با موضوع شورا هستم.
علی (که بعدا گفت 23 سال دارد و دانشجوی پزشکی است) در پاسخ به من گفت که متاسفانه هیچ شناختی از اعضای شورای کرمان ندارد.
او با افسوس اضافه کرد که نه اطلاعی از عملکرد شورا ندارد و نه از ترکیب سیاسی یا کارنامه اعضای شورای شهر خبر دارد. علی تاکید کرد که درس و امتحان و بقیه اولویتهای زندگی وقت و حوصلهای برای پرداختن به این بحثها برایش باقی نمیگذارد.
وقتی از او پرسیدم که چه اقدام شورای کرمان را قابل اشاره میداند، تنها به شسته شدن دیوارهای برخی منازل شهر اشاره کرد.
نفیسه خواهر علی، دانشجوی فوق لیسانس حقوق اما برخلاف برادرش اطلاعات کاملتر و خوبی از شورای شهر داشت. او که همزمان با تحصیل در یکی از شرکتهای مرتبط با پروژههای شهری مشغول به کار است، از عملکرد «ضعیف» و «انفعالی» شورای شهر کرمان در برابر استاندار گفت و اینکه شورا در برابر انجام یکسری پروژههای شهری بدون قرارداد، مخالفت نکرده است.
او با تاکید گفت که عملکرد شورای کرمان را منفی ارزیابی میکند، و اضافه کرد که «این به معنای آن نیست که شورا کاری نکرده یا تغییر و بهبودی در شهر ایجاد نشده؛ تغییرات بوده اما خیلی مثبت نبوده است.» او توضیح داد: «مثلا نوسازی اطراف میدان مشتاق، اصالت این میدان را از بین برده است.»
آتوسا، دوست و همکلاسی نفیسه هم ضمن تأیید نظر نفیسه به یک مورد دیگر اشاره کرد: «مخالفت نکردن با ساخت زیرگذر در میدان آزادی کرمان با وجود اینکه شنیده شده بعضی از اعضای شورا با این موضوع مخالف بودند.» او به «عدممخالفت با پروژه بام کرمان» هم اشاره کرد که «علاوه بر تخریب کوه باستانی صاحبالزمان (شیوشگان) روزانه تعداد زیادی از درختهای جنگل دست کاشت قائم نیز از بین میرود.»
وی البته به انجام اقداماتی اشاره کرد که ظاهرا در زمینه شهرک بازیافت انجام شده؛ هرچند سریع افزود: «البته هنوز این شهرک ساخته نشده است.»
از سه جوان دانشجو تشکر کردم؛ دقایقی بعدتر به سمت میز دیگری چرخیدم که دو جوان پشت آن نشسته بوداند و گپ میزدند؛ وقتی موضوع بحث را با آنها طرح کردم، یکی کاملا بیاعتنایی نشان داد و دیگری که کارمند یک شرکت مهندسی مشاور بود با ناراحتی و تلخی از برخی مناسبات فامیلی و رفیقبازی در شورای شهر و پیرامون آن گفت.
به عقیده هادی که حدود 30 سال دارد، شورای کرمان را عمدتا افراد ضعیف تشکیل دادهاند. او به اقدام استانداری برای ساخت پنج زیرگذر و روگذر در کرمان اشاره کرد و توضیح داد: «استاندار، معاون سردار سلیمانی در لشکر 41 ثارالله بوده و بدون هماهنگی با شورای شهر این پروژهها را کلید زده که برخی 30 درصد و برخی 50 درصد پیشرفت داشته و بیشتر نقاط شهر را درگیر ترافیک کرده و پارکینگ متحرک درست کرده است.»
«کافیمن» که برای تکمیل سفارش هادی پای میز آمده و صحبتهای مرا را با دو میز شنیده بود، اجازه خواست و نکتهای را اضافه کرد: «برداشت کلی من این است که اعضای شورا اقتدار کافی ندارند.»
او معتقد بود که برخی کارهای شورا بدون مطالعه کافی و با عوارض زیاد همراه بوده: «مثلا همین خانم معصومزاده با مطرح کردن بحث منع مصرف قلیان جمع زیادی از چایخانهداران کرمان را بیکار و بیچاره کرد.»
جوان «کافیمن» همچنین به برخورد بد این عضو شورا با کسبه معترض در جلوی در شورای شهر اشاره کرد و از اینکه عضو شورا به موکلان و شهروندانی که به او رای دادهاند، بیاحترامی و بیتوجهی میکند، ابراز تأسف و انتقاد کرد.
تکمیل جوابها در تاکسی!
با اطلاعات جالب توجه و نه چندان اندکی از کافه خارج و راهی خانه میشوم. در راه، و در تاکسی از فرصت استفاده میکنم؛ غیرمستقیم، نظر راننده جوان را درباره وضع شهر و عملکرد شورای شهر میپرسم؛ بهشدت از ترافیک گله میکند و میگوید، اصلا راضی نیست.
یکی دیگر از مسافران توضیح میدهد که متاسفانه در چهار سال گذشته، بخش مهمی از بافت سنتی کرمان از بین رفته، و بدون کار کارشناسی و بدون توجه به نظر متخصصان و با وجود همه اعتراضها، برخی نوسازیها صورت گرفته است.
راننده حرف مسافر را تکمیل میکند که «پل سیدی، زیرگذر آزادی، پل ولیعصر، هیچکدامش تکمیل نشده و فقط تخریب و ترافیک و آلودگی روی دست مردم گذاشته و خدا میداند که کی به پایان خواهد رسید.»
البته خودش درجا ادامه میدهد: «بعید میدانم به عمر این شورا برسد.»
مسافر دیگر هم با عصبانیت از بحث افزایش 50درصدی نرخ آب شرب در شورای شهر میگوید و موقع پیاده شدن بحث را ختم میکند: «خدا آخر و عاقبت ما و کرمان و این مملکت را به خیر کند.»
راننده با تکهکلامی حرف مسافر رفته را تایید میکند؛ اما مسافر دیگر با آنها همعقیده نیست؛ میگوید: «تا خودمان نخواهیم و قدمی برنداریم، چیزی ختم به خیر نمیشود.»
حرفش را نه فقط در دل که در حرف هم تأیید میکنم.
انتخابات شوراهای پنجم فرصتی برای اصلاح و تقویت ترکیب شوراهاست؛ نه فقط در کرمان، در همه جای ایران. به خصوص اگر جوانان شوراها را جدیتر بگیرند و روی عملکرد اعضای فعلی و برنامههای نامزدهای بعدی بیشتر مطالعه و دقت کنند.