درصحن- شوراها-ماندگاری: شوراها امکانی برای تقویت و گسترش حضور اجتماعی و مشارکت مدنی زنان کشور است. شمار زنانی که در شوراهای شهر و روستا حضور دارند نیز کم نیست؛ اما همچنان دست بالا از آن مردان است. با وجود این، حضور، برخی زنان در شوراها میتواند الگویی برای حضور فعال در این مجال با ارزش اجتماعی باشد و شاهد با ارزشی از امکان تحرک مدنی بیاعتنا به جنسیت و حتی سن. «عزت یادگار»، سخنگوی شورای اسلامی شهر یزد، یکی از این نمونههای قابل اشاره است.
از کارآفرینی تا عضویت در شورا
عزت یادگار، بانویی است که در هفتمین دهه زندگی خود همچنان میکوشد برای جامعه موثر باشد. او که فارغالتحصیل کاردانی پرستاری ـ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ـ بوده و کارشناسی همین رشته را نیز طی کرده، بیش از چهار دهه است که در حوزه فعالیتهای مدنی و خیریه فعال است. کمک به ساماندهی زنان سرپرست خانوار و ایجاد اشتغال برای آنان و نیز زندانیان و خانوادههای ایشان در فهرست فعالیتهای او قابل ردیابی است. اینها، علاوه بر سه دهه فعالیت حرفهای او در بیمارستان است.
وی همچنین بیش از دو دهه مدیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی یزد و موسس این انجمن، و نیز بنیانگذار انحمن خیریه بانوان نیکوکار کوثر یزد بوده است.
مجموعه تلاشهای این بانوی یزدی در متن جامعه و برای اقشار کمدرآمد و نابرخوردار و زیر فشار، او را به اهمیت ایجاد فرصتهای برابر برای شهروندان سوق داده است. شوراها از همین زاویه، مجال مناسبی برای تحرک موثرتر او شده است.
عزت یادگار ـ مادر پنج پسر و دختر تحصیلکرده ـ در انتخابات شوراهای اول یزد نامزد و منتخب شد. او بانی تأسیس و احداث اولین پارک بانوان ایران در یزد (پارک طوبی) شد؛ باغ مخروبهای که توسط شورا خریداری و بعدتر به عنوان پارکی مختص بانوان آغاز به کار کرد. این بانوی یزدی همزمان، به ایجاد اشتغال برای زنان سرپرست خانوار ـ حتی در منزل ـ تمرکز کرد.
وی که در شورای دوم یزد نیز حضور داشت، اینک و در شورای چهارم سخنگوی شورای شهر یزد است.
عزت یادگار، تنها یک نمونه از زنانی است که در انتخابات شوراهای چهارم فعال شدند؛ فاطمه دانشور ، عضو شورای شهر تهران یک نمونه دیگر از حضور فعال زنان در شوراهاست؛ کسی که اتفاقا از غالب بودن نگاه مردانه در مدیریت شهری انتقاد میکند.
زنان شهروند درجه دو نیستند
فاطمه دانشور، بانوی کارآفرینی که چهار فرزند دارد، همچون سخنگوی شورای شهر یزد، به خانهنشینی نپرداخته؛ او نه فقط کارآفرین است و موسسهای نیکوکاری را مدیریت میکند و به مدرسهسازی در مناطق محروم سیستان و بلوچستان همت گمارده، بلکه بعدتر نامزد شورای پایتخت شد و از سال 1392 عضوی از آن.
وی معتقد است که «در مدیریت شهری، تصمیمسازیها و تصمیمگیریها، حتی در نحوه مبلمان شهری، تخصیص فضاهای شهری به زنان و کودکان، تخصیص فضاها در مترو و وسایل حمل و نقل عمومی، نگاه مردانه حاکم است و شهروند درجه دو بودن زنان محسوس است.» او نتیجه گرفته که تغییر این وضع «نیاز به حضور زنان در سطوح مدیریتی را بیش از پیش محسوس میکند.»
این عضو شورای شهر تهران هرچند منتقد نگاه و رویکرد قالیباف، شهردار تهران است اما همزمان به نکتهی قابل تأملی اشاره میکند: «نباید این مساله را مورد غفلت قرار داد که نقد جدیای باید به زنان و نخبگان زن وارد کرد. در واقع بسیاری از زنان نشان دادند که از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند که مستقل حرکت کنند و از زیر سایه مردان و نگاههای مردانه خارج شوند.»
افزون بر این، وی در ملاحظهای مهم، تاکید میکند که «خود زنان در درجه اول باید مطالبهگری کنند و در وهله بعد در قالب تشکلها و نهادهای مدنی توانایی خود را ارتقا دهند و خود را اثبات کنند.»
آیا این مطالبهگری خود را در انتخابات آتی و با افزایش مشارکت زنان چه در ثبتنام برای حضور در رقابت انتخاباتی و چه پس از آن، نشان خواهد داد؟
آمار دور چهارم انتخابات شوراها نشان از افزایش محسوس مشارکت زنان در این دوره نسبت به دوره سوم داشت.
افزایش مشارکت زنان در انتخابات شوراها
ثبتنام زنان براي حضور در چهارمين دوره انتخابات شوراهاي شهر و روستا به شکل محسوسی نسبت به دوره سوم افزایش داشت. در آن انتخابات (سال 1392)، بیش از 12هزار زن در كشور مدارک لازم برای حضور در رقابت را به فرمانداريها و بخشداريها دادند؛ درحالیکه در انتخابات دوره سوم شوراها (سال 1385) حدود 7 هزار زن ثبتنام کرده بودند.
درنهایت و از جمع بیش از 179 هزار نامزدی که صلاحیت آنان برای نشستن بر برای کرسیهای شوراهای شهر و روستا تایید شد، کمی بیش از 6 هزار خانم امکان رقابت یافتند؛ یعنی چیزی حدود 3 درصد کل نامزدها.
افزایش حضور زنان در انتخابات شوراها، جلوهای از تغییر رفتار مدنی و فرهنگی در جامعه، بهویژه در بانوان است.
این تغییر وقتی معنادارتر میشود که افزایش 66 درصدی ثبتنام زنان در استان سمنان و 21 درصدی در خراسان شمالی که هر دو جزو استانهای نه چندان برخوردار کشور هستند، مورد توجه قرار گیرد.
معنادارتر از اینها، میزان مشاركت زنان در استان سيستان و بلوچستان بود که در جدول مقایسهای در کشور از نظر زنان ثبتنام كننده در رتبه ششم قرار گرفت. كرمان، فارس، گيلان، اصفهان و خراسان رضوي پنج استان نخست بودند و خوزستان در جايگاه هفتم قرار داشت.
بانوان دو استان ايلام و اردبيل كمترين مشاركت را در عرصه حضور در رقابتهای انتخابات شوراهاي شهر و روستا داشتند.
آیا مشارکت زنان در شوراهای پنجم بیشتر میشود؟
به نظر میرسد با توجه به تغییر شرایط سیاسی کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری 1392، باید منتظر افزایش میزان مشارکت زنان در انتخابات آتی شوراها بود؛ بهویژه که تجربه انتخابات مجلس (زمستان 1394) و نیز عزم برخی جریانهای سیاسی در این خصوص موجب تقویت احتمال مزبور (افزایش میزان مشارکت زنان در انتخابات شوراهای آتی) شده است.
فاطمه راکعی، از کنشگران مدنی منتسب به اردوگاه اصلاحطلبی در ایران و دبیرکل جمعیت تازه تأسیس «زنان مسلمان نواندیش» در نخستین کنگره این جمعیت اعلام کرده است: «سعی داریم بهطور جدی وارد انتخابات شهر و روستا شویم و حضور ۵۰درصدی این قشر از جامعه را رقم بزنیم و بعد از رکوردشکنی میزان حضور بانوان در مجلس، این بار زنان با حضور حداکثری در شوراهای شهر و روستا در سپهر سیاسی کشور نقشآفرین باشند.»
زمان (انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال 1396) مشخص خواهد کرد که زنان ایران به چه میزان برای دخالت موثر در مدیریت شهری، افزون بر مدیریت خانه، مصمم و موثر هستند.