درصحن: در میان اعضای هیات رئیسه فعلی مجلس خبرگان، آيت الله سيد هاشم حسيني بوشهري، گمنام ترین و کم سابقه دار ترین در انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. کمتر موضع سیاسی تندی می توان از این عضو مجلس خبرگان پیدا کرد. او برخلاف دیگر اعضای کهنه کار هیات رئیسه مجلس خبرگان، در نظام جمهوری اسلامی هیچ پست کلیدی در اختیار نداشته است.شاید همین را بتوان بزرگترین افتخارش نیز دانست چون نقطه تاریک و سیاه چندانی هم در کارنامه ندارد. او یک روحانی است مثل هزاران روحانی دیگری در حوزه علمیه قم، که از طبقه متوسط به پایین جامعه، جذب حوزه علمیه شده است. او متولد روستای بردخون بندر دیر در حوالی بوشهر است.
ورودش به حوزه علمیه، اسباب آشنایی اش با آیت الله خمینی شده و آنطور که در زندگینامه اش نوشته، در دوران انقلاب تعدادی عکس و اعلامیه از آیت الله خمینی بر در و دیوار نصب کرده و به همین خاطر هم چند باری احضار و بازداشت شده ولی نامی در میان روحانیون انقلابی دهه پنجاه ندارد. در زمان جنگ ایران و عراق، ترجیح داده که به تحصیل بپردازد و حضوری از جبهه در زندگینامه اش مورد اشاره قرار نگرفته است. می توان گفت آیت الله حسینی بوشهری نه انقلابی بوده و نه مبارز و نه سمتی در نظام داشته (فعالیت های او محدود به حوزه علمیه و فعالیت های دینی است)، پس چگونه به هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری راه یافته است؟
پاسخ این پرسش را خیلی کوتاه می توان اینگونه داد. او در زمره علمای ذوب در ولایت است که در دوران رهبری آیت الله خامنه ای، رشد کرده و قدرت گرفته است. حسینی بوشهری با تلمذ در کلاس علمای به نام حوزه علمیه قم همچون آیت الله گلپایگانی، آیت الله تبریزی، آیت الله فاضل لنکرانی و … ابتدا به ریاست مدرسه علمیه آیت الله گلپایگانی رسید و از آنجا به عضویت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در آمد. با رهبری آیت الله خامنه ای و آغاز حیات جدید حوزه علمیه قم و ساماندهی اداری و تشکیلاتی این حوزه، حسینی بوشهری به مقام ریاست حوزه علمیه های سراسر کشور رسید و در میان چهره های برجسته حوزه علمیه قم، جای پایی برای خود پیدا کرد. اجرای فرامین رهبر ایران در حوزه علمیه خصیصه بارز اوست. او پس از رشد در حوزه علمیه قم، برای مجلس خبرگان خیز برداشت و از حوزه انتخابیه بوشهر به این مجلس رفت و با نفوذی که در میان روحانیون داشت به عضویت هیات رئیسه این مجلس راه یافت.
حمایت بی چون و چرا از رهبری
وجه بارز و شاخصه اصلی شخصیتی آیت الله هاشم حسینی بوشهری، حمایت بی چون و چرا از رهبری ایران است. همین مشخصه، سبب شد که او به امامت جمعه قم منصوب شود. او در تجلیل از رهبر ایران با با تأکید بر اینکه باید شکرگزار نعمت وجود چنین رهبری دوراندیش، بابصیرت و سیاستمدار باشیم، می گوید: واقعیت آن است که به واسطه رهبریهای ایشان، در اقیانوس طوفانزده پیرامون ما، عراق، یمن، افغانستان، لبنان و دیگر کشورها، ایران اسلامی به جزیرهای امن تبدیل شده و بر روی برنامههای انقلابیون در دیگر کشورها موثر است.
کمتر پیش می آید که مطلبی او را آشفته کند. او در یکی از معدود دفعاتی که از مطلبی برآشفته، مطلبی است که کدیور در خصوص رهیری آیت الله خامنه ای منتشر و خواستار استیضاح او توسط مجلس خبرگان شد. آیت الله حسینی بوشهری در واکنش به نامه محسن کدیور در نامه ای خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس خبرگان خواستار پاسخ او به ادعاهای محسن کدیور می شود. او در این نامه مینویسد: «متنی که کدیور تنظیم کرده بود کلیت نظام را زیر سوال برده است. نظامی که مجلس خبرگان باید با جدیت حافظ آن باشد». آیت الله بوشهری تاکید کرد: «آقای هاشمی باید در اولین فرصت به عنوان رئیس مجلس خبرگان پاسخ مستدلی به نامه کدیور بدهد و اجازه ورود دیگر مخالفان نظام را به این عرصه ندهد». آیت الله هاشمی هیچ پاسخی به این نامه نداد و از روی آن گذشت تا نشان دهد چندان هم با ادعاهای محسن کدیور چندان مخالف نیست.
محسن کدیور در نامه ای به سید حسن خمینی نوشته بود: «اگر اراده ملی (یا نظر اکثریت مردم) بر خلاف رأی ولی فقیه بود، آیا باز هم میزان رأی ملت است؟ اگر ولی امر دیکتاتوری کرد، در حالی که شرعا از ولایت ساقط شده است، اگر با زور مردم را سرکوب کند و با تهدید یا تطمیع مجلس خبرگان را ساکت کند و به قوای نظامی و امنیتی برای بقای قدرتش متوسل شود، چه باید کرد؟ به کدام دلیل شرعی یا عقلی حکومت مادام العمر فقیه به دیکتاتوری منجر نمی شود؟ (مادام الشرائط که با پرسش قبلی تعارفی بیش نیست). بالاخره پرسش نهایی این است با توجه به تجربه عملی دو دهه اخیر ایران، آیا تصور ولایت مطلقه فقیه باعث تصدیق به بطلانش نمی شود؟ … از آنجا که اصل ولایت فقیه و مصداق فعلی آن (بنا به شهادت مرحوم پدر شما و سه نفر دیگر از سران نظام در آن زمان) مورد رضایت آیت الله خمینی بوده است، آیا علاوه بر براهین نظری، ارزیابی منصفانه دو دهه اخیر بالاترین دلیل بر بی اعتباری این نظریه نیست؟ پرسش جدی این است: خط امام این «خطای فاحش» را چگونه می خواهد اصلاح کند؟»
رد مرجعیت آیت الله یوسف صانعی
مراجع تقلید همیشه در طول تاریخ مستقل از حکومت بوده اند و هیچ گاه حکومت در اعطا یا رد مرجعیت عالمی ورود نکرده بود ولی با ریاست آیت الله حسینی بوشهری بر حوزه علمیه قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با دستور آیت الله خامنه ای به این موضوع ورود کرد و اسامی مراجع تقلید صاحب صلاحیت را منتشر و آن را به یک رویه تبدیل کرد. نام بسیاری از علمای بزرگ حوزه علمیه قم که مقلدانی نیز دارند در فهرست مراجع مورد تایید حوزه علمیه وجود ندارد. آیت الله یوسف صانعی، از جمله مراجع به نامی است که مدیریت این حوزه صلاحیت اش را رد کرده است. در پی حمایت های گسترده یوسف صانعی از جنبش سبز، در نامه ای از طرف جمعی از طلاب قم، از مدیریت حوزه علمیه در مورد مرجعیت آیت الله یوسف صانعی سوال شد و جامعه مدرسین حوزه علمیه در پاسخ مرجعیت او را رد کرد. این اقدام حوزه علمیه که در کارنامه آیت الله حسینی بوشهری ثبت شده، با واکنش تند آیت الله هاشمی رفسنجانی همراه شد. آیت الله هاشمی در واکنش به این اقدام حوزه علمیه می گوید: «در مطالعه زندگی مراجع در تاریخ تشیع هیچگاه مرجعی توسط جایی نصب یا عزل نشده بلکه مردم با تشخیص خود و پرداخت وجوهات فرد مناسب به عنوان مجتهد را انتخاب کردهاند». پاسخی که نشان می دهد او اعتباری بر این اقدام حوزه علمیه قائل نیست.
آيت الله حسيني بوشهري متولد 1335 است. او هم اكنون امام جمعه قم، مدير حوزههای علميه کشور، نائب رئيس جامعه مدرسين و عضو شوراي عالي حوزه علميه قم و نماينده مردم استان بوشهر در مجلس خبرگان رهبري است.