در صحن: با آغاز به كار دولت اول محمود احمدي نژاد، به عنوان معلم اخلاق كابينه در دولت حاضر شد؛ دولتی که تمام رکوردهای فساد مالی را شکست. داشتن این سمت علاوه بر نمایندگی مجلس شاید دلیلی بود تا منتقدان از «تبعات گرین کارت داشتن» او انتقاد کنند اما خودش بعدها گفت که «گرين كارت من باطل شده است.»
مرتضی آقاتهرانی اولین فرزند اکبر آقاتهرانی که بنا بر تاریخ مندرج در شناسنامه متولد ۱۳۳۶ است ولی پدرش تاریخ تولد او را ۱۳۳۴ می‌داند. تا سال ششم ابتدایی را در مدرسه تعلیمات دینی گذراند. درحكومت پهلوي، این دبستان‌ها در کل ایران زیر نظر یک روحانی به نام شیخ عباس اسلامی اداره می‌شد. خودش مي‌گويد: «صبح‌ها به جای سرودهای ملی، وطنی و دعا به جان بی‌مقدار شاه، ذکر شریف: «رَضیتُ بِاللهِ رَبّاً وَ بِالإسلامِ دِیناً…» را سرِ صف می‌خواندند.» پس از آن به دبیرستان نشاط رفت ولي سال یازدهم، دبیرستان را رها کرده،به مدرسه حقاني قم رفت.
اين مدرسه معروف تحت نظارت شورایی متشکل از روحانيوني چون قدوسی، بهشتی، مصباح یزدی و جنتی اداره می‌شد. در سال چهارم طلبگی، از مدرسه حقانی بیرون آمد و با حدود بیست و پنج نفر از دوستانش در ساختمانی زندگی می‌کرد که تحت نظارت آیت الله محمد تقی استاد مصباح يزدي بود.
آقاتهرانی در سال ۵۷ ازدواج کرد و تا سال ۶۵ صاحب ۳ فرزند شد. بعدها «به عنوان روحانی» در برخی از عملیات‌های جنگ ایران و عراق شرکت کرد. او وقتي از برادرش كه در جنگ ايران و عراق كشته شد ياد ميكند به پدرش هم اشاره دارد. پدری که در تصادف راننگي كشته شده اما مرتضی آقا تهرانی مرگ او را «فوت شهادت گونه» مي‌خواند و از قول آيت الله بهجت نقل ميكند: «ناراحت نباش! او با شهداست.» بعد از جنگ و همزمان با تحصیل در موسسه امام خمینی، جلسات درس اخلاق خود را در مسجد میثم واقع در شهرک سالاریه قم شروع کرد. جلساتی که با حضور جمعی از طلاب مدرسه معصومیه قم رونق زیادی داشت. مدرسه ای که طلاب آن نقش گروههای فشار قم را بازی می کردند و بیشترین نقش را در برهم زدن نشست اصلاح طلبان در این شهر برعهده داشتند.
آقاتهرانی سال ۱۳۷۱ بعد از دریافت کار‌شناسی ارشد روان‌شناسی از مؤسسه امام خمینی در غالب یک گروه دوازده نفره، زیر نظر آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی «برای کسب علومِ روز» به همراه زن و فرزند به کانادا می‌رود. این آغاز حضور ۹ ساله او در «غرب» است. ابتدا از دانشگاه «مک‌گیل» مونترال مدرک فوق‌لیسانس عرفان مي‌گيرد و بعد از مهاجرت به آمریکا از دانشگاه «سونی بینگ همتون» مدرک فوق‌لیسانس فلسفه غرب و سپس مدرک دکترای فلسفه عرفان. او در این مدت همزمان امامت جماعت و اداره‌ی «مؤسسه اسلامی نیویورک» را هم به عهده داشت.
مرتضی آقا تهرانی بعد از بازگشت بخش عمده فعاليت اش را در موسسات امام خميني و جامعه الزهرا متمركز ميكند و گاهي هم در حوزه علميه در قامت “مدرس خارج فقه و اصول” ظاهر ميشود.
اما آغاز معروفیت آقا تهرانی که بعدها در کسوت دبیرکل جبهه پایداری ظاهر شد، برمی‌گردد به سال ۸۴ که به مدت ۷سال معلم اخلاق دولتهای نهم و دهم بود. او در اين مدت «به شرح و تفسیر دعاي افتتاح،خطبه‌ای از نهج‌البلاغه و نیمی ازدعاي مکارم‌الاخلاق برای هیئت دولت پرداخت.»
آقا تهرانی سپس از سال ۸۶ تاکنون برای سه دوره نماینده مردم تهران درمجلس بوده است. در وبسايت شخصي او درباره انگيزه ورود به عرصه قانونگذاري آمده است: «علی‌رغم میل باطنی خود و خانواده‌اش، بر مبنای تشخیص تکلیف و مشورت با اساتید، به ویژه استاد معظم حضرت آیت‌الله بهجت (قدّس سرّه) به مجلس آمده است».
مهرماه سال ۹۰، عماد افروغ، نماینده اصولگرای مجلس هفتم که قبلا در مصاحبه با یک نشریه هفتگی اشاره‌ای به «گرین کارت یک نماینده» کرده بود، در گفت‌وگو با سايت شفاف گفت: «اسم این نماینده را از آقای مطهری و دیگر نمایندگان منتقد دولت بپرسید. شما مطمئن باشید که یکی از نماینده های مجلس گرین کارت دارد و خودش نیز عنوان کرده که گرین کارت دارد.»
اين ماجرا تا يك سال بعد هم ادامه يافت تا اينكه نهايتا آقاتهراني با تاييد اين خبر گفت: گرين كارت دارم كه دارم. « باید از افرادی که درباره گرین کارت داشتن من سخن گفتند، پرسید که ایا اصلا کارت باطل شده من را دیده‌اند یا خیر؟»
اوایل اردیبهشت ۹۱ در ماجرای معروف قهر ۱۱ روزه احمدی‌نژاد، آقا تهرانی بار دیگر خبرساز شد. او از قول رئيس جمهور وقت اعلام می‌كند: «رهبر انقلاب مهلتی تعیین كردند تا احمدی‌نژاد یا وزیر اطلاعات را بپذیرد، یا استعفا كند و یا نپذیرد … احمدی‌نژاد هنوز تصمیم خود را نگرفته است.» اين اظهارات زماني مطرح شد كه هنوز شائبه تقابل ميان رهير ورئيس جمهور همسو با او قوت نگرفته بود. امري كه بعدها به انتقاد شديد اصولگرايان از احمدي نژاد منجر شد.
او چند روز بعد در يك سخنرانی احمدی‌نژاد را تلویحا بهترین و خدمت‌گزارترین آدم خواند و گفت «کسانی که تا دیروز ولایت را بر نمی‌تابیدند امروز داغ ولایت می‌زنند. این ماجرا خودش فتنه است و باید ازش درست عبور کرد و نگذارید دروغ بارتان کنند.»
دیدگاه آقاتهرانی درباره ولايت فقيه و شخص آيت الله خامنه اي بسيار شبيه استادش مصباح يزدي است: «در حکایات داریم که یک ماهی کوچک به مادرش گفت این آب که می‌گویند کجاست؟ مادرش گفت بگذار از آب که بیرون افتادی خودت متوجه خواهی شد. این داستان، حکایت ماست که یا قدر ولایت را نمی‌دانیم یا به آن بی‌توجه‌ایم …قدر آقا را بدانید.»
او درباره ماجرای اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در زمره كساني است كه معتقدند ميرحسين موسوي و كروبي بايد توبه كنند و در يك سخنراني گفت: «آن کسانی که در آن موقع در مقابل ولايت فقيه ایستادند، توبه کنند. آنهایی که سکوت کردند بین خود و خدایشان توبه کنند، شفاف باشند، مقام ولایت هم همین را می خواهند. مخصوصاً کسانی که مردم روی آن ها حساب می کنند و توقع خاصی از آن ها دارند.»
آقاتهراني همچنین چند روز قبل از راي گيري انتخابات رياست جمهوري ۹۲ درمقام دبيركل جبهه پايداري ضمن حمايت از سعيد جليلي، گفت: «آیت‌الله مصباح‌یزدی بعد از تحقیق از میان هشت کاندیدای ریاست جمهوری، سعید جلیلی را اصلح تشخیص داد‌ند.»
او درپاسخ به كساني كه توان اجرایی و مدیریتی جلیلی را زير سوال بردند هم در زنجان گفت: «دکتر جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی است و کسانی که زیر دست دکتر جلیلی هستند شخصیت های همانند رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، فرماندهان سپاه، ارتش و نیروی انتظامی هستند و دکتر جلیلی چهار سال اینها را اداره میکرده است و آیا این مدیریت کم است؟»
مرتضی آقاتهراني هم اکنون عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و نایب رییس فراکسیون انقلاب اسلامی است. از جمله طرح هايي كه با امضاي او در مجلس مطرح شده ميتوان به طرح تقویت و توسعه سازمان بسیج رسانه، طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده، طرح انتقال پایتخت، قانون نظارت مجلس بر رفتار نمایندگان طرح امر به معروف و نهی از منکر و طرح پیگیری انتقال مقر دائمی سازمان ملل متحد از آمریکا اشاره كرد .
