در صحن: او کیست؟
- از سال اول انقلاب تا امروز در سمت خود باقی مانده است.
- در سن 89 سالگی سمت جدیدی قبول کرده است.
- جز به رهبری به کسی پاسخگو نیست.
- انتظار برای مرگ او به جوکی عمومی تبدیل شده است.
- مصونیت قضایی مطلق دارد. به هیچ شکایتی از او رسیدگی نمی شود.
- پسرش به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق کشته شد؟ (اعدام شد)
- عروس اش همراه مجاهدین از ایران فرار کرد.
او کسی نیست جز آیت الله احمد جنتی، دبیر مادم العمر شورای نگهبان و مسول نظارت بر انتخابات در ایران. در روستایی که به دنیا آمد مدرسه وجود نداشت. بدون درس و مدرسه از روستای لادان اصفهان، راهی مکتب خانه شد و از آنجا دروس حوزوی را شروع کرد. به نیمه های دروس سطح حوزه که رسید فکر کرد وقت مهاجرت از حوزه علمیه اصفهان به حوزه علمیه قم فرارسیده است. در قم به شاگردی آیت الله خمینی پرداخت و نزد او و دیگر اساتید حوزه علمیه قم، تحصیل اش را ادامه داد.
دوستان امروز و دیروزاش چندان از سوابق مبارزاتی اش به نیکی یاد نمی کنند. هرگز در ردیف علمای مبارز دهه چهل و پنجاه، شناخته نمیشود. یک ویژگی ممتاز او را به مهره ثابت رهبر فعلی و سابق جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد «اطاعت محض». با تشکیل شورای نگهبان در سال 1359، با حکم آیت الله خمینی بر یکی از کرسیهای شش گانه فقهای شورای نگهبان تکیه زد و دیگر این صندلی را به کسی واگذار نکرد. تا آیت الله خمینی زنده بود و چهره های مطرحی در شورای نگهبان حضور داشتند او کمتر به چشم می امد و کمتر فرصت عرض اندام داشت. بیشتر وقت اش در قم می گذشت و امام جمعه موقت این شهر بود. اما با ترک این نهاد توسط دانه درشت هایی همچون آیت الله صانعی و آیت الله صافی و … و با روی کار آمدن آیت الله خامنه ای، سکانداری اصلی شورای نگهبان شد.
با قدرت گرفتن او در شورای نگهبان، قلع و قمع مخالفان و رقبا در انتخابات شروع شد. برخورداری از حمایت قاطع رهبری این فرصت را به او داد تا تمام یاران آیت الله خمینی را از مجلس پاکسازی کند. اکثریت قریب به اتفاق چهره های اثر گذار جریان چپ (مجمع روحانیون مبارز و گروههای خط امام) در انتخابات مجلس چهارم با امضای او رد صلاحیت شدند تا مجلس یک دست راست چهارم، عملکرد غیر قانونی او را صورت قانونی بخشید و نظارت شورای نگهبان در انتخابات را به نظارت استصوابی تبدیل کند. او البته مزد اش را هم گرفت. او از امامت جمعه قم به امامت جمعه تهران رسید و سمت دبیری شورای نگهبان را از آن خود کرد.
ویژگی دومی که او را به چهره محبوب بیت رهبری تبدیل کرد، «بی تعارفی او با دوست و دشمن» بود، به طوریکه در رد صلاحیت افراد حتی به دیگر اعضای شورای نگهبان هم رحم نکرد. رد صلاحیت رضا زواره ای و حجت السلام عباسی فرد عضو حقوقدان شورای نگهبان نمونه ای از بی تعارفیاش با دوست و دشمن است. اگرچه تیغ رد صلاحیت اش بیشتر بر تن اصلاح طلبان و منتقدان حکومت نشسته ولی تعداد اصولگرایانی که با امضای او رد صلاحیت شده اند هم کم نبوده اند.
تعریفاش از التزام عملی به اسلام، اسلام بیت رهبری است ولاغیر. هر کس کوچکترین زاویه ای با رهبری داشته باشد، از نظر احمد جنتی، اسلاماش زیر سوال است. به باور احمد جنتی التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه یعنی اطاعت محض و بی چون و چرا از رهبر ایران.
شورایی که او سالها بر ریاست اش تکیه زده است وظیفه تطبیق قوانین مصوب مجلس با اسلام و قانون اساسی را دارد ولی از نظر او تنها روایت آیت الله خامنهای از اسلام و قانون اساسی ملاک عمل است. چرا که جایگاهی فرا قانونی و الهی برای ولی فقیه قائل است و همین اعتقاد را رمز بقایش در سیستم حکومتی میداند. هر گونه ورودی به نهادهای تحت امر رهبری را فقط با امضای او مجاز می داند و هیچ حقی برای مجلس قائل نیست که در این حوزه قانونی وضع یا قانونی را اصلاح کند. رد مصوبات مجلس در حوزه نهادهای تحت امر رهبری، به کرات رخ داده است. رد مصوبه مجلس ششم در واگذاری 5 درصد از درآمدهای صداو سیما، از محل فروش آگهی تبلیغاتی، قبل از پخش مسابقات ورزشی، به فدراسیون مرتبط به دلیل مخالفت با شرع، شاهکار شورای نگهبان به ریاست احمد جنتی در دفاع از اسلام و قانون اساسی است.
پایداری در پست و مقام برای احمد جنتی محدود به ریاست مادم العمرش بر شورای نگهبان نیست او بیش از سی سال است که ریاست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را برعهده دارد. باوجود اینکه بالاترین سمت را در این نهاد به ظاهر فرهنگی، برعهده دارد و سالیانه میلیاردها تومان از بودجه کشور را تحت عنوان سازمان اش دریافت می کند ولی جدی ترین منتقد فضای فرهنگی کشور نیز هست بی آنکه نقشی برای خود در شکل گیری چنین فضایی قایل باشد.
در میان چهره هایی که در بیان با حقوق بشر سر آشتی ندارند، احمد جنتی یک شخصیت ممتاز به حساب میآید. جمله معروف اش که میگوید «پیروان سایر ادیان هستند که در زمین می چرند و فساد می کنند.» اعتراضات گستردهای را به همراه داشت. خطبه هایش در نماز جمعه تهران، همواره با موردی از تهاجم به حقوق بشر همراه است.
آنطور که در رسانه ها آمده حداقل یکبار در جریان انتخابات مجلس ششم، با شکایت مصطفی تاجزاده رئیس وقت ستاد انتخابات کشور روبرو شده و یکبار وقتی اتهام دریافت کمک میلیاردی از عربستان را به سران جنبش سبز وارد کرد با شکایت مهدی کروبی روبرو شد ولی نه تنها به هیچ کدام از این شکایت ها رسیدگی نشد بلکه شاکیان اش به زندان و حصر خانگی محکوم شدند. تاریخ نشان داده که او مصونیت قضایی مطلق دارد و کسی نمی تواند او را به محکمه ای بکشاند. حال آنکه قانون اساسی همه مردم و حاکمان جمهوری اسلامی را در برابر قانون برابر دانسته است.
باوجود اینکه همواره چهرهای غیر محبوب در میان اکثریت ایرانیان بوده، اما ورودش در دو دهه اخیر به مسایل و چالشهای سیاسی روز جامعه ایران، او را به چهرهای نسبتا منفور تبدیل کرده است. شعار صریح دانشجویان در دوران اصلاحات، و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و آرزوی مرگ او با ارسال اس ام اس میان مردم، برای کمتر شخصیتی در جمهوری اسلامی روی داده است.
جنتی ماه گذشته در سن 89 سالگی ریاست ستاد امر به معروف را عهده دار شد تا نشان دهد علاقه ای به بازنشستگی ندارد.
همسرش چند ماه پیش به دلیل کهولت سن درگذشت. او چهار پسر داشت که اولی عضو سازمان مجاهدین خلق بود و پس از مدتها زندگی مخفی در سال 1361 کشته شد (اعدام شد.) سایت انتخاب در بیان این ماجرا می نویسد: «محمدحسین جنتی فرزند آیتالله جنتی است که از سالهای پیش از انقلاب به عضویت سازمان مجاهدین خلق در آمد. وی به همراه این سازمان به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت؛ او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی پس از مواضع خصمانه این سازمان منافق علیه نظام اسلامی، از آنان جدا نشد و به مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی پرداخت؛ از آنجا که پس از اعلان جنگ مسلحانه سازمان منافقین علیه جمهوری اسلامی، برخورد با آنان در دستور کار قرار گرفته بود، برخورد با افرادی مانند محمدحسین جنتی نیز از همین موارد بود؛ اما، آیتالله جنتی هیچ دخالتی در این امر نکرد تا نظام به وظیفه خود عمل کند؛ در نتیجه فرزند وی در درگیری با پاسداران انقلاب اسلامی کشته شد و حضرت آیتالله از بابت این برخورد نظام انقلابی، خم به ابرو نیاورد. حتی گفته میشود که فرزند ایشان، نه در درگیری، که با حکم دادگاه به اعدام محکوم شده و ایشان نیز سکوت کرده اند؛ و همچنین از برخی افراد روایت شده که آیت الله جنتی نذر کرده بوده که اگر پسرش حسین جنتی که فراری است و روند انقلاب را قبول ندارد دستگیر یا اعدام شود ۴۰ روز روزه شکر بگیرد»
عروس اش، فاطمه سروری، همسر حسین جنتی نیز عضو سازمان مجاهدین بود که پس از کشته شدن شوهرش از ایران گریخت و تا رده های بالای سازمان پیش رفت تا نهایتا در عملیات مرصاد (فروغ جاودان) کشته شد. تنها نوه ای که از این پسرش برایش باقی مانده بود محسن بود که چند سال پیش بعنوان بسیجی فعال در گشت امر به معروف در سن جوانی کشته شد.
پسر دیگرش علی، همواره بعد از انقلاب سمتی سیاسی برعهده داشته است. او شباهتی به پدر ندارد و علاقهاش به آیت الله هاشمی چهرهای تکنوکرات از او ساخته است. در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به سفیر ایران در کویت شد. او با انتخاب حسن روحانی و تایید مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده گرفت.
دیگر پسرش «محمد» سالهاست در سازمان تبلیغات اسلامی کار می کند و به رتق و فتق امور پدر در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مشغول است.
چهارمین پسرش «حسن» اما هیچ شباهتی به پدر و برادران اش ندارد. نه به سیاست مشغول است و نه به علوم حوزوی. او رشته نجاری را پیشه کرده و در زادگاه پدر به این حرفه مشغول است.
احمد جنتی در حال حاضر با 89 سال سن، این مسولیت ها را برعهده دارد:
- دبیر و عضو شورای نگهبان
- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
- عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
- رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
- رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر
- امام جمعه موقت تهران
- عضو مجلس خبرگان رهبری
- رئیس هیات نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان رهبری